جزری

لغت نامه دهخدا

جزری. [ ج َ زَ ] ( ص نسبی ) نسبت است به جزیره قور.

جزری. [ ج َ زَ ] ( ص نسبی ) نسبت است به جزیره یعنی بلاد موصل و سنجار و حران و الرها و رقه و رأس عین و آمِدو میافارقین و دیاربکر و آنها را بدانجهت که بین دجله و فرات قرار دارند جزیره گویند و تاریخ آنرا گرد آورده اند و جمعی از رجال بدانجا منسوبند از جمله عبدالکریم بن ابی مخارق و صالح بن محمد جزره و جمعی دیگر. ( از لباب الانساب ). || این کلمه نیز نسبت است به جزیره ابن عمر که شهریست معروف در سه منزلی موصل که دجله از سه طرف بشکل هلال آنرا احاطه کرده و یک طرف دیگر نیز با ایجاد خندقی پرآب شده و به جزیره معروف شده است. ( از لباب الانساب ) ( از ریحانة الادب ).

جزری. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) شیخ محمدبن محمد. او راست : طبقات القراء. و این دو کتاب است ، کبری و صغری ، اولی موسوم به «النهایة»، و دومی موسوم به «غایة النهایة» است. وی کتابهایی را که دراین باره تألیف شده بود جمعآوری میکرد و بسال 833 هَ. ق. درگذشت. از اوست : التعریف بالمولد الشریف. ومختصر آن بنام «عرف التعریف ». ( از کشف الظنون ). و رجوع به ص 85، 87، 137، 145، 204 و 242 شدالازار شود.

جزری. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) صالح بن محمدبن عمرو، ملقب به جزرة و مکنی به ابوعلی حافظ. ( از لباب الانساب ). و رجوع به جزرة شود.

جزری. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) عبدالکریم بن ابی مخارق. رجوع به لباب الانساب شود.

جزری. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) علی بن ابی الکرم محمد ملقب به عزالدین و مکنی به ابن الاثیر و ابوالحسن. وی از اجله علمای شافعی در حدیث و تاریخ و ادب بود و بسال 555 هَ. ق. در جزیره ابن عمر از مضافات موصل بدنیا آمد و تحصیلات خود را نزد اکابر به پایان رساند و در عصر خویش از مشاهیر محدثان و علوم تاریخ و انساب و سیر و وقایع و ایام ( حروب ) گردید. از تألیفات اوست : 1 - اُسْدالغابة فی معرفةالصحابة. در این کتاب شرح حال هفتهزاروپانصد تن از اصحاب آمده است. 2 - تاریخ اتابکان موصل. 3 - تحفة العجائب و طرفة الغرائب. 4 - المجامع الکبیر فی علم البیان. 5 - کامل التواریخ. 6 - اللباب فی معرفةالانساب. ( از ریحانة الادب ). و رجوع به ابن اثیر شود.

جزری. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) عمربن محمد مکنی به ابوالقاسم. او راست : شرح مشکلات کتاب «المهذب فی الفروع » تألیف امام شیخ ابواسحاق ابراهیم بن محمد شیرازی فقیه شافعی معروف متوفی 476 هَ. ق. ( از کشف الظنون ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نصرالله بن ابوالکرم محمد مکنی به ابوالفتح و ملقب به ضیائ الدین . از دانشمندان تاریخ و ادب و حدیث و جز آن بود .

پیشنهاد کاربران

بپرس