جزئی
/joz~i/
مترادف جزئی: اندک، کم، ناچیز
متضاد جزئی: کلی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- جزئی اضافی ؛ اخص از شی است مانند انسان نسبت به حیوان. رجوع به جزء و همین ترکیب شود.
- جزئی حقیقی ؛ مفهومی که ابا کند از اشتراک بین کثیرین. رجوع به جزء و همین ترکیب شود.
- خسوف جزئی ؛ آنکه تمام قرص ماه منخسف نشود.
- کسوف جزئی ؛ آنکه قرص آفتاب بتمامه در کسوف نیاید.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] جزئی یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای مفهوم غیر قابل صدق بر افراد متعدد است.
جزئی مفهومی است که قابل صدق بر بیش از یک فرد نیست؛ یعنی نه تنها برفرد دیگر صدق نمی کند و شامل افراد متعدد نمی شود، بلکه ذهن هم نمی تواند افراد متعددی برایش فرض کند؛ مانند مفهوم سقراط و افلاطون. به طور کلی تمام اسامی اعلام و اسامی مشارٌالیه ضمیر اشاره «این» و «آن» جزئی اند. جزئیت به معنای جزئی بودن، وصفی است که از جزئی انتزاع می شود. جزئیت از معقولات ثانیه منطقی و از صفات مفهوم به شمار می آید که بالعرض بر لفظ نیز اطلاق می شود. اقسام جزئی عبارت اند از: جزئی اضافی، جزئی حقیقی، جزئی طبیعی، جزئی عقلی و جزئی منطقی.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • خوانساری، محمد، منطق صوری.• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان. • ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل.• ابن سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).• شیرازی، قطب الدین، درة التاج (منطق).• سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة.
۱. ↑ مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۶۸.
...
جزئی مفهومی است که قابل صدق بر بیش از یک فرد نیست؛ یعنی نه تنها برفرد دیگر صدق نمی کند و شامل افراد متعدد نمی شود، بلکه ذهن هم نمی تواند افراد متعددی برایش فرض کند؛ مانند مفهوم سقراط و افلاطون. به طور کلی تمام اسامی اعلام و اسامی مشارٌالیه ضمیر اشاره «این» و «آن» جزئی اند. جزئیت به معنای جزئی بودن، وصفی است که از جزئی انتزاع می شود. جزئیت از معقولات ثانیه منطقی و از صفات مفهوم به شمار می آید که بالعرض بر لفظ نیز اطلاق می شود. اقسام جزئی عبارت اند از: جزئی اضافی، جزئی حقیقی، جزئی طبیعی، جزئی عقلی و جزئی منطقی.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • خوانساری، محمد، منطق صوری.• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان. • ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل.• ابن سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).• شیرازی، قطب الدین، درة التاج (منطق).• سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة.
۱. ↑ مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۶۸.
...
wikifeqh: جزئی
جدول کلمات
مترادف ها
ربایش، جزئی، قاپ زنی، ربودگی
جزئی
پست، خفیف، لاغر، کودن، ناچیز شماری، اندک، کم، جزئی، نحیف، صیقلی، قلیل، حقیر، باریک اندام
پست، خفیف، ریز، کوچک، ریزه، خرد، محقر، کم، جزئی، دون
پست، مختصر، ریز، کوچک، کوتاه، خرد، بچگانه، اندک، قد کوتاه، کم، جزئی، معدود، ناچیز، حقیر، درخور بچگی
مجرد، جزئی، غیر مادی، بی اهمیت، معنوی
ریز، کوچک، جزئی، بسیار خرد
نا پیدا، کم رنگ، نامعلوم، جزئی، غیر محسوس، نامریی، غیر مشخص، غیر برجسته
احمقانه، اسان، جزئی، ناچیز
محقر، جزئی، لاشی، چیز اشغال و ناچیز
طرفدار، نا تمام، بخشی، جزئی، غیر منصفانه، طرفدارانه، متمایل به، قسمتی، پاره ای، جانبدار، علاقمند به
فرعی، کوچک، خرد، جزئی، غیر قابل ملاحظه
دور، کم، جزئی، دور دست، بعید
فرعی، اتفاقی، خارجی، بیرونی، دارای مبداء خارجی، جزئی
صوری، جزئی، کم قیمت، اسمی
جز، جزئی
جزئی، ناچیز، بی اهمیت، قلیل، قابل فراموشی
جزئی، ناچیز
جزئی، غیر محسوس، قدر ناشناس
عرضی، خرد، جزئی، ناچیز، بی اهمیت، نا قابل
جزئی، ناچیز
جزئی، تدریجی، غیر محسوس، درک نکردنی، غیر قابل مشاهده، دیده نشدنی، نفهمیدنی
جزئی، ناچیز، غیر محسوس، نامریی، بی بها، غیر قابل ارزیابی، غیر قابل تقدیر
جزئی، ناچیز، نا مشخص
جزئی، قطع شده، با عجله انجام شده
پست، بی ارزش، جزئی، ناچیز
بی ارزش، جزئی
جزئی، ناچیز، بی اهمیت
جزئی، بوریایی
پیشنهاد کاربران
سلیم
جزئی: واژه ای اربی و در فارسی با اندکی، پاره ای برابری دارد.
جزئی: واژه ای اربی و در فارسی با اندکی، پاره ای برابری دارد.
پاره ای
به چم جزئی در رایش ( ریاضی ) . هم اکنون به جای عبارت مشتق جزئی از مشتق پاره ای بهره گرفته می شود
به چم جزئی در رایش ( ریاضی ) . هم اکنون به جای عبارت مشتق جزئی از مشتق پاره ای بهره گرفته می شود
🇮🇷 همتای پارسی:ریزواریک 🇮🇷
یا ریزوارین
یا ریزوارین
چطور بگیم تصادف جزئی؟ آیا small accident مناسبه؟
کم ، اندک ، خیلی ریز و کوچک
خرده ریز
نمونه:
ایشان به این شَوَند که به خرده ریزِ ( همانا �جزئیات� بزبان کژدم گزیده شان! ) کارها نپرداخته و نمی پردازند، روح شان بحمدلله از همه ی این تبهکاری ها و اینا پاک است.
برگرفته از پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2018/01/blog - post_130. html
نمونه:
ایشان به این شَوَند که به خرده ریزِ ( همانا �جزئیات� بزبان کژدم گزیده شان! ) کارها نپرداخته و نمی پردازند، روح شان بحمدلله از همه ی این تبهکاری ها و اینا پاک است.
برگرفته از پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2018/01/blog - post_130. html
ریز و شپش
نمونه:
. . . با نادیده گرفتن ریز و شپش [جزئیات] ماجراها . . .
برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۲
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/02/blog - post_7297. html
نمونه:
. . . با نادیده گرفتن ریز و شپش [جزئیات] ماجراها . . .
برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۲
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/02/blog - post_7297. html
اندک
ریزواره