جریحه دار گردیدن

لغت نامه دهخدا

جریحه دار گردیدن. [ ج َ ح َ / ح ِ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) در تداول فارسی زبانان ، زخمی و مجروح شدن ، چنانکه گویند: قلب انسان از دیدن آن جریحه دار می گردد. رجوع به جریحه شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس