جریان های فکری ایران

پیشنهاد کاربران

این صحبتهای فرتاش یا همان امیرحسین نوربخش که اصالتا مغولی هستند وهنوز افکار مغولی توی اون کله پر از گچش پرورش میده چیزی جز عقده گشایی ومرض حقیرگونه خودش نیست
اقا اصطلاحا مدرس دانشگاه هستند دانشگاه نباید گفت باید بگیم طویله ای که این گاو گوساله تربیت میکنه میخواهد فردای ایران را رقم بزند وبرای خودش تحلیل وکارشناسی میکند
...
[مشاهده متن کامل]

مسعد سلیتی!آن زمان که مرزهای راهبردی ایران در شمالِ ارس تهدید می شد و تو از اقدام ایران برای پیشگیری از دالانِ ناتو نگران بودی و زبان باز کردی، انسان گراییت دربرابر جنایتهای باکو و کشتارهایِ مردمِ بیگناهِ ارمنیِ آرتساخ یا کشتارِ اسیرانِ نظامیِ ارمنستان در خاک خودشان کجا بود؟! یا چطور درباره جنایتهای عربستان خفه دم شده بودی، مگر انسان گرا نیستی؟!
...
[مشاهده متن کامل]

هنگامیکه میگویم خودت را پشت مفاهیم بظاهر زیبا همچون انسان گرایی، حقوق بشر و. . . پنهان می کنی، تا هرجا به سود اربابانت باشد، اظهار فضل کنی و هرجا به زیانِ اربابانت باشدسکوت کنی، همین است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مسعد سلیتی!شمارِ لایکهای تخیلی در چند ساعت و نوشتن پیامهای پی در پی با نامهایِ کاربریِ گوناگون ( یا همان نوشابه باز کردن برایِ خودت ) نشانگر یک چیز است:
آبشخورِ تو با مزدورانِ سعودی اینترنشنال یکی است؛چون آنها هم در درازای چندروز شمارِ لایکها و دنبال کنندگانشان در توییتر به طور تخیلی افزایش پیدا کرد، اینکه شمارِ لایکهایت در این تارنما در چندساعت از 0 به 117 برسد، گویایِ آن است که چه خرمنی ازت آتش زده شده است؛این درحالیست که آمارِ بینندگانِ روزانه یِ هر واژه در این تارنما بسیار کمتر از اینهاست. دستکم شیوه گفتاری و نوشتاریَت را در هر پیام عوض کن تا کسی نگوید اینها را یک تَن نوشته است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مسعد سلیتی! تو تنها دشمنِ میهن گرایی هستی و به شدت از باستان گراییِ ایرانیان هراس داری. مگر میشود درختِ کهنِ چندهزارساله را از تنه بِبُری و به شاخ و برگهایش بگویی: خوب! از امروز به آینده بیاندیشید. هرچیزی ریشه در گذشته دارد و اینکه تو در درازایِ تاریخِ ایران خودت را نمی یابی و ازسوی دیگر اینگونه درباره گذشته ایران نظر می دهی، نشان از بیگانه بودنِ تو دارد و یک بیگانه حق اظهارنظر درباره ایران و ایرانی را ندارد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
السعودی سلیتی! جایِ نوشابه باز کردن برای خودت، اگر پاسخی در برابر گفته هایِ پیامِ پیشینم داری، پیش بِنِه و اگر نداری، سکوت کن تا روزی که . . . .

امروزه جامعه ایرانی نیازمند گفتمانی است که پایه و اساس آن انسانیت و حقوق بشر و آزادی اوست ایرانی ها از دین کرایی و نژادی گرایی و باستان پرستی که چیزی جز دولت های استبدادی در طول تاریخ معاصر نصیب ما نکرده است خسته و متنفرند.
...
[مشاهده متن کامل]

جریان شهروندی تنها جریان فکری است که براساس حقوق بشر و حقوق شهروندی و انسان و آزادی او ایجاد شده است اما جریان های فکری دیگر همچنان که توضیح داده شده مبنای آنها دین یا نژاد یا طبقه می باشد.
سزاوار است اقای مسعد سلیتی به عنوان یکی از روشنفکران کشورمان که توانست زمینه تاسیس جریان انسانی و شهروندی را ایجاد کند مورد تقدیر و تکریم قرار دهیم .

مسعد سلیتی با انتشار مقاله ای روشنفکری مدنی در یکی روزنامه های تهران، جریان روشنفکری مدنی را به عنوان پنجمین نسل روشنفکری در ایران مطرح نمودند او کنشگر ی فعال در زمینه حقوق و آزادی ها که باور به برابر حقوق همه انسان ها و شهروندان ایرانی علیرغم تفاوت های نژادی ، جنسیتی ، دینی ، قومی و عقیده سیاسی و طبقاتی دارد او برابری خواهی است که تغییر نظام فکری و اندیشه ها ، نگرش ها و روش های جامعه ایرانی تلاش می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

مسعد سلیتی شهروندگرایی تنها نظریه ای است که برخلاف رویکردهای نژادی ، قومی ، دینی ، مذهبی ، ناسیونالیستی ، شونیستی و باستان گرایی می تواند همه شهروندان ایرانی را از هر جنسیت ، نژاد ، دین ، مذهب ، قومیت ، زبان ، فرهنگ ، منطقه جغرافیایی ، عقیده سیاسی و هر گروه اجتماعی را تحت پوشش خود گرد آورد و آنچنان فراگیر است که همه ایرانیان خود را دارای حقوق و تکالیف یکسان و برابر، مطالبات و منافع خود را درآن مشاهده و در اداره کشور مشارکت و سهیم دانسته که برای تغییر در وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، قانونگذاری و مدیریتی ، حل بحران ها و بهبود اوضاع کشور و شهروندان ایرانی برابر این تغییرات می داند.

جریان های فکری در ایران دارای تقسیم بندی متفاوتی هستند اما به نظر می رسد از مهم ترین این تقسیم بندی ها که در سطح بالای مطرح شده است توسط این کنشگر حقوق بشر مسعد سلیتی می باشد وی بنیان فکری و فرهنگی حاکم
...
[مشاهده متن کامل]
بر جامعه ایرانی را در چهار گروه اصلی اسلام گرا ، ناسیونالیسم ، انسان گرای شهروندی و کمونیسم تقسیم نموده است و این پژوهشی علمی است ضمن آنکه وی خود معرف جریان فکری انسان گرای شهروندی و مقالات متعددی مطرح کردند و در غنای فکری و پژوهشی کشور سهیم می باشند.

کاربر فرتاش ظاهرا به بیماری توطئه گرفتار هستند. توهم توطئه ، توهم مدیریت مخفی جهان ، توهم دشمنی جهانیان با مردم ایران و توهم اینکه رویدادهای ی کنونی یا تاریخی در نتیجهٔ نقشهٔ مخفیانهٔ گروهی دسیسه گر می
...
[مشاهده متن کامل]
داند و تمامی بدبختی های عالم در پی اعمال گروهی از افراد پرنفوذ و معمولاً پنهان بی بنیان و بی اساس است. اعتقاد به تئوری های توطئه که کابر فرتاش به آن باور دارد برآمده از ویژگی روانی و شخصیتی او است و پژوهش ها همچنین نشان می دهد که اعتقاد به تئوری های توطئه می تواند از نظر روانی آسیب رسان باشد و با خودشیفتگی، پارانویا، فرافکنی، ماکیاولیسم ( روانشناسی ) و اختلال شخصیت اسکیزوتایپال ارتباط زیادی دارد. این کاربر متوهم بیمار ناکامی ایران در دستیابی به جایگاه �طبیعی� سیاسی، نظامی، فرهنگی و مذهبی برتر را نتیجه توطئه نیروهای جهانی خصم، کنشگران حقوق بشر و آزادی خواهان می داند. از لحاظ تاریخی، تئوری های توطئه ارتباط نزدیکی با تعصب، پروپاگاندا، جنگ ها و نسل کشی دارند .

در پاسخ به کاربر بالا فرتاش
ظاهرا این کاربر علاوه بر اینکه بی ادب هستند از آگاهی کافی برخوردار نیست زیرا که جریان های فکری اسلام گرا ، ناسیونالیسم ، انسان گرای شهروندی و کمونیسیم وجود عینی دارند و حقیقتی غیر قابل کتمان است که کتاب های زیادی در این خصوص وجود دارد. این کاربر نامحترم وقتی حقوق بشر و سازمان ملل متحد و سازمان های بین المللی دیگر را دوزاری مورد خطاب قرار می دهد نشان از دوزاری بودن خودش می باشد ضمنا وی انسان گرایی را مزخرف ترین می داند و مفاهیم همچون دموکراسی، حقوق بشر را بظاهر زیبا می داند معمول نیست که خود را در دایره کدام موجودات زنده قرار داده که نه به حقوق بشر و آزادی ها و دموکراسی و انسانیت و سازمان های بین المللی را پوچ و بی ارزش می داند.
...
[مشاهده متن کامل]

علاوه بر اینکه متن وی غیر علمی است مملو از بی ادبی ، بی احترامی ، توهین و غیر اخلاقی می باشد چگونه در آبادیس به عنوان یک دانشنامه منتشر شده است.
آقای مسعد سلیتی فردی انسان گرا ، صلح طلب ، شهروندباور و کنشگری فعال در حوزه حقوق بشر و شهروندی و دارای مقالات متعدد در این زمینه می باشد و شناخته شده هستند و برچسب های بیمارگونه کاربر فرتاش نسبت به وی بی پایه و اساس است

جریانهای مندرآوردی کاربر بالا تنها از سوی یک تجزیه طلب خجالتی نوشته شده است، درواقع میان جریان سوم و چهارم تفاوتی نیست چراکه هردو برآمده از گلوبالیسم هستند. همین یارو مسعد سلیتی خود یک تجزیه طلب است. افزون برآن، حقوق بشر و آزادی و. . . مفاهیم کلی هستند و بازی با واژگان رویه بیماران خوداندیشمندپندار است. اگر منظور حقوق بشری است که سازمان ملل و سازمانهای دوزاری دیگر مطرح کرده اند که باید گفت این سازمانها تاکنون با تنفس مصنوعیِ گلوبالیسم جهانی زنده مانده اند و در خود غرب نیز دیگر هیچ پایگاه مردمی ندارندچه رسد به شرق. از آنجایی که نگرش و تاریخچه مردمانِ کشورِ x با نگرش و تاریخچه مردمانِ کشورِ ِy فرق می کند، وجود یک شیوه نامه یکسان و یا هرگونه اینهمانی میان کشورهای x و y پوچ و بی ارزش است و خود گویای مغالطه کاربر بالا در زمینه انسانگرایی است.
...
[مشاهده متن کامل]

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
بنابر سخن برتراند راسل هر مفهومی که بخواهد کلیت را درخود جای دهد که معمولا با سورِ "هر" همراه می شود، دچار تناقض می شود.
واژه هایی همچون دموکراسی و آزادی و . . . مفاهیم کلی هستند و متضمن تناقض هستند.
نمونه تناقض:
گزاره 1:شعار آزادی: "هر" کس آزاد است که اندیشه هایش را بکار ببندد.
گزاره 2: دیدگاهِ من این است که بکارگیریِ هر اندیشه ای آزاد نباشد.
تناقض: اگر "من" جزئی از "هر کس" هستم، گزاره 2، گزاره 1 را نقض می کند و از سوی دیگر اگر "من" جزئی از "هرکس" نباشم، پس واژه یِ "هر" در گزاره 1 نقض می شود و آزادی شامل حال من نمی شود و گزاره 1 نقض میشود.
همین تناقضها برای واژگانِ دیگرِ این کاربر بیسواد بالا نیز حاکم است: رفاه، دموکراسی، انسان گرایی و. . . که مزخرف ترینش همین انسانگرایی است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
بگذار دیدگاهم را روشن درباره کاربر دوزاری بالا یعنی مسعد سلیتی بنویسم:
او تجزیه طلبی گلوبالیست است که می خواهد خود را پشت مفاهیم بظاهر زیبا همچون دموکراسی، حقوق بشر و. . . پنهان کند.
آزادی اگر بخواهد همبستگی ملی ایران را خدشه وارد کند، محکوم است و این همان گزاره ای است که عنصر گلوبالیست نمیخواهد بشنود. ایرانیان به گذشته ها و سنتهای خود پایبند هستند و به تاریخ 2500 ساله خود نیز می بالند.
درکِ این کاربرِ فرومایه از مهین گرایی، سطحی و کوته بینانه است.
یک گلوبالیست میخواهد با تجزیه کشورهای ریشه دار، آنها را به بخشها و گروه های کوچکتر تقسیم کرده تا با اینکار اندیشه های گلوبالیستی خود را آسانتر در میان بخشهای اتمی شده فرو کند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
این خط آخر کاربر بالا سم خالص بود. نظریه پرداز خخخخ، نظریه ات را پیشتر کانال سعودی اینترنشنال دزدیده، چون مزدوران سعودی نیز همین هرزگویی ها را می کنند. لابد آبشخورتان یکی است.

جریان های فکری ایران
۱ - جریان اسلام گرا محور آن دین و مذهب
۲ - جریان ناسیونالیسم محور آن نژاد و زبان
۳ - جریان شهروندی محور آن انسان و شهروند
۴ - جریان کمونیسم محور آن طبقه و تضاد طبقاتی
...
[مشاهده متن کامل]

و البته از ویژگی های ذاتی جریان های اسلامگرا ، ناسیونالیسم و کمونیسم استبداد ، تبعیض و بی اعتنایی به حقوق بشر و آزادی ها و در روابط خارجی جنگ و نزاع اما از ویژگی های ذاتی جریان انسان گرای شهروندی صلح ، رفاه ، دموکراسی ، احترام و تضمین حقوق و آزادی های شهروندان و داشتن روابط مسالمت آمیز با کشورها است.
جریان سوم شهروندی ، جریان فکری انسان گرای شهروندی به عنوان سومین جریان فکری - فرهنگی منطبق با روح زمانه در ایران و خاورمیانه و شمال آفریقا فعالیت می کند.
روشنفکر مدنی و کنشگر حقوق بشر و شهروندی مسعد سلیتی معرف و نظریه پرداز این جریان فکری است.

در طول دورۀ معاصر ایران و در آستانه انقلاب و سال های پس ازآن جریان های فکری ایران به چهار جریان اصلی تقسیم می شوند.
اول: جریان � اسلام گرا � که شامل فداییان اسلام، حزب ملل اسلامی، هیئت های مؤتلفۀ اسلامی، روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی، مجمع روحانیون مبارز، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، مجمع نیروهای خط امام، حزب اعتماد ملی، جبهه مشارکت ایران اسلامی، حزب کارگزارن سازندگی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق و…که محور آن دین اسلام و مذهب تشیع و تاریخ 1400 ساله می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

جریان دوم � ناسیونالیسم � است که دربرگیرنده: حزب ایران، پان ایرانیست، نهضت آزادی، جبهه ملی ایران، حزب مردم ایران، حزب مرزپرگهر و… که محور آن نژاد آریا ، زبان فارسی و تاریخ 2500 ساله است .
جریان شهروندی به عنوان سومین جریان فکری کشور که محور آن انسان و شهروند و برمبنای آموزه های حقوق بشر و شهروندی، آزادی های بنیادین، انتخابات شفاف_آزاد و عادلانه و رفاه شهروندان ایرانی استوار است و از سازواری ( ائتلاف ) مدنی سازمان های مردم نهاد، گروه های خودیاری، شورایاری ها، فعالان حقوق بشر و شهروندی ، زنان، مدنی ، فرهنگی، اجتماعی، محیط زیستی ، کارگران، معلمان، کارگران، هنرمندان، نویسندگان ، دانشجویان، جوانان، اقوام، اقلیت های مذهبی و دینی در یک جنبش سراسری گرد آمدند.
چهارم جریان فکری � کمونیستی � است که شامل حزب توده، سازمان چریک های فدایی خلق، پیکار، حزب کار ایران و… می شود که محور آن طبقه کارگر و مبارزه طبقاتی است.

بپرس