جریان شعر زلال

پیشنهاد کاربران

نگاهی دقیق به جریان شعر زلال
چکیده:
پرداخت عمیق و دقیق بر جریانی چون ظهور « شعر زلال » در ادبیات، راهگشای تکثیر معلومات درست برای نسل آینده است. اکنون دانشمندان ادبیات ما رسالت دارند که حقیقت را تا آنجایی که قدرت قلمشان اجازه می دهد بازگو نموده و نسل آینده را به راه درست در این عرصه هدایت فرمایند. اگر چنانچه کلاهبرداری هایی در زمینه ی ادبیات صورت گرفته و دلایل و تمجیدهایی بیـخود و بیجا برای جا انداختن و اثبات جریانی و یا برای تحکیم جایگاه جریانی، به قصد کم اهمیّت جلوه دادن «زلال»، در نهایت استجهال و با ایجاد تشکیک، قوّت گیرد، در قبال نسل با هوش آینده غیر از کاهش قرب و منزلت ، هیچ امر مهمّی انجام نگرفته است.
...
[مشاهده متن کامل]

می خواهم این را عرض بدارم که:
اولاً آیا « زلال » شعر است؟ یا نیست؟! اگر نیست برای اثبات این امر، دلیل موجّه چیست؟
دوماً اگر « زلال » شعر است، پس جایگاهش در تاریخ ادبیات معاصر کجاست؟!
بنده با نهایت احترام و با طلب رخصت از بزرگمردان ادبیات، موارد زیر را جهت روشن شدن جریان زلال، بطور فشرده بیان داشته و باقی را به عهده ی اساتید منصف در طول تاریخ ادبیات جهان می سپارم:
الف - « زلال » شعر است
ب - « زلال » قالبی جدید و بی نظیر است
ج - « زلال » سبکی جدید و بی نظیر است.
قبلاً خاطر نشان سازم که : در یک اتفاقی نادره در تاریخ ادبیات، « زلال » هم اسم «قالب» است و هم اسم « سبک ».
مقدمه:
چنانکه در چکیده اشاره نمودم، اکنون دانشمندان ادبیات ما رسالت دارند که حقیقت را تا آنجایی که قدرت قلمشان اجازه می دهد بازگو نموده و اهل قلم را به راه درست در این عرصه هدایت فرمایند تا خدا نکرده در قبال دانشمندان نسل آینده که مو را از ماست بیرون خواهند کشید، بزرگواری خود را حفظ کرده و مورد مذمّت قرار نگیرند. حالا این امر بزرگ منوط به داشتن انصاف ، عدم حسادت ، عدم برخورد احساسی و عدم تعصب بیجا به کسی و داشتن حسّ صداقت و دلسوزی برای نسل آینده می باشد. در این مقاله سه مورد بررسی می شود: یکی اینکه بدانیم آیا « زلال »، شعر است یا نه؟ و دومی اینکه برایمان آشکار و ثابت گردد که آیا « زلال » قالب است یانه؟! سوم اینکه بدانیم « زلال » علاوه از قالب بودن، « سبک » است یا نه؟!
تا آنجایی که امکان دارد مقاله از روی منطق و با تکیه بر استنادهایی علمی ادامه داشته و سعی خواهد شد اثبات با بیانی ساده و قابل فهم همه، ارائه گردد. خیلی از دوستان ادبیاتی ما با اشارات محتوائی قالب ها، و با استناد به سبک های زبانی چون سبک عراقی و سبک خراسانی و. . . مقوله ی ساختار شکنی و هنجار شکنی را آنطوری که باید هضم ننموده و چنین می پندارند که زبان فارسی در چند سبک محدود قدیم درجا می زند و دیگر ادبیات ما، مستعد پیشرفت نیست. در حالی که اگر دقت داشته باشیم خواهیم دید فرق بین دو سبک قدیم نه تنها در ساختار و قالب و نه تنها در آهنگ و موسیقی که فقط با جزئی تغییر در لهجه و بیان بوده است!!!
در هر حال اجازه بفرمایید مطلب را در جای خودش بسط و توضیح دهیم تا قاطی نشود.
در طول این مقاله :
ثابت می شود که: « زلال » شعر است
ثابت می شود که: « زلال » قالبی جدید و بی نظیر است
ثابت می شود که: « زلال » سبکی جدید و بی نظیر است
بطن مقاله:
الف - اثبات شعر بودن « زلال »:
جهت روشن شدن مطلب، ابتدا به تعریف «شعر» می پردازیم:
شاعران و منتقدان، تعریف‏های گوناگون و بی‏شماری درباره ‏ی «شعر» ارائه داده ‏اند. در تعریف‏های سنتی ، ویژگی‏ اصلی شعر را موزون و آهنگین بودنِ آن دانسته‏ اند. در تعریف‏هایی دیگر، با دانش، فهم، درک، ادراک و وقوف یکی انگاشته شده است.
کافیست که عبارت « تعریف شعر » را در گوگل جستجو فرمایید. خواهید دید برای تعریف شعر ، مطالب زیادی وجود دارد. اما امروز اشاره بر کلام بزرگانی چند برای تصدیق سخن ما کافیست:
- بو علی سینا در شفا می گوید: شعر، کلامی خیال انگیز است که از اقوالی موزون و متساوی ساخته شده باشد
- افلاطون در رساله ی «ایون» خود، شعر را مولود شوق و الهام می خواند.
- دکتر زرین کوب، شوق الهام را تعبیر عارفانه ای از تخیّل می داند.
- دکتر خانلری اعتقاد دارد شعر القای حالات نفسانی است
. دکتر شفیعی کدکنی نیز اعتقاد دارد شعر چیزی نیست جز به موسیقی رسیدن کلام و می گوید: شعر حادثه ای است که در زبان روی می دهد و در حقیقت، گوینده ی شعر با شعر خود، عملی در زبان انجام می دهد که خواننده، میان زبان شعری او، و زبانی روزمره و عادی تمایزی احساس می کند. "
در جای دیگر می نویسد:
"شعر گره خوردگی عاطفه و تخیل است که در زبان آهنگین شکل گرفته باشد. "
دکتر زرین کوب می گوید: شعر دارای ماده و صورتی است. ماده ی آن معنا و مضمونی است که اساس آن را تشکیل می دهد و صورت آن وزن و آهنگی است که شعر را از انواع دیگر سخن جدا می سازد و ترکیب این دو را شعر می نامند.
هواداران متعصب آن را هنر برتر شمرده اند ، زیرا توان تصویر و نمایش شعر ، از صورت ذهنی و انتزاعی بیش از سایر هنر هاست . با موسیقی ارتباطی تنگاتنگ دارد و نوعی وزن بیرونی ، علی رغم پندار نو پردازان ، از لوازم حتمی آن است.
اما نظر شخصی من:
شعر، کلامی تآثیر گذار است که قدرتش از صحبت معمولی بیشتر می باشد و به دو نوع تقسیم می شود:
1 - شعر در قالب نظم: که پندها و قصه ها و سخنان آرایه دار و تصویر و تخیل و کلام معجزه آسا در آهنگی موزون و در قالبی مشخص قرار می گیرد.
2 - شعر در قالب نثر: که فقط سخنان دارای تصویر و تخیل و کلام معجزه آسا را در بر می گیرد و قصه ی ساده و کلام ساده و پند ساده را شامل نمی شود.
نتیجه:
با توجه به موارد فوق، موجودیت « شعر زلال » در عرض این چند سال، برای همه مبرهن است. شعر زلال پر از پند و تخیل و پیام های شفاف و آراسته بر تخیّل و تصویر است قالبهای عروضی شعر زلال بسیار موزون و آهنگین . . .

بپرس