( جرواآن ) جرواآن. [ ج ُ ] ( اِخ ) نام محله ای به اصفهان. ( تاج العروس ). نام محله بزرگی است به اصفهان که به فارسی آن را کرواآن گویند. ( از معجم البلدان ). محلتی به اصفهان که از تمامت محلها و اطراف آن خوشتر و بهتر است. ( از ترجمه محاسن اصفهان ). مترجم محاسن اصفهان آرد: در اثناء کلام ابومسلم گفت ، در ربع مسکون خوشتر از خانه من موضعی نیست ، حاضران تمامت چشم تعجب به یکدیگر بازگذاشتند و آن دعوی را از جاده عقل متجاوز و دور پنداشتند. ابومسلم گفت : شما در هفت اقلیم خوشتر و بهتر به اعتدال از اقلیم چهارم زمینی می دانید؟ گفتند نه. گفت : بر قاعده اهل هیئت و ارباب هندسه و مساحان بحر و بر مقرر و محقق است که از جهت آب گوارنده شیرین صافی سبک و هوای تر وتازه و تنک و فضای فراخ و روشن اصفهان که ناف آن است خوشتر و بهتر است و به اتفاق اهل اصفهان از تمامت اطراف و محلها محلت جرواآن و در آن محلت خوشتر از خانه من نیست. ( از ترجمه محاسن اصفهان ص 21 ). صاحب مرآت البلدان آرد: به عقیده صاحب معجم البلدان یکی از محلات اصفهان است و یحتمل چهار باغان باشد. ( از مرآت البلدان ج 4 ص 222 ). ابن البلخی آرد: و از آثار او ( شاپور ) در عمارت جهان آن است که این شهرها و بندها و پول ها که یاد کرده آید او بنا کرده است... در اصفهان بوان ، جرواآن و آنجا آتشگاهی کرد. ( از فارسنامه ابن البلخی ص 72 ) :
او انس جرواآن والجی ناعم
یساعدنی فیها مع الدهر رسمها.عقاب ( از محاسن اصفهان ص 116 ).
و رجوع به محاسن اصفهان ص 81 و 89 و مزدیسنا ص 210 و لباب الانساب ذیل جرواآن شود.