جرهده

لغت نامه دهخدا

( جرهدة ) جرهدة. [ ج َ هََ دَ ] ( ع مص ) شتاب روی کردن. ( ازاقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ). || ( اِمص ) سرعت و شتاب روی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) سبوی آب. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

جرهدة. [ ج َ هََ دْ دَ ] ( ع اِ ) سبوی آب. ( از متن اللغة ) ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). جَرهَدَة. ( از منتهی الارب ). رجوع به کلمه مزبور شود. وگویند به این معنی جِرهَدَّة بر وزن مرزیة است. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس