جرمان
لغت نامه دهخدا
جرمان. [ ج ُ ] ( ع اِ ) تن وبدن. ( ناظم الاطباء ). جِرمان. رجوع به جِرمان شود.
جرمان. [ ] ( اِخ ) نام یکی از پانزده پاره دیه که با ساختن خانه ها بهم پیوست و شهر اصفهان شد و محلتها را بدان نام دیه ها بازخوانند. ( از مجمل التواریخ و القصص ص 524 ).
جرمان. [ ج َ ] ( اِخ ) تلفظ ترکی آلمان و ژرمن. رجوع به آلمان و ژرمن و قاموس الاعلام ترکی شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید