جرماق

لغت نامه دهخدا

جرماق. [ ج ِ ] ( ع اِ ) پی که بر کمان پیچند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جرماق و جلماق آنچه از پی برکمان پیچند و اظهری گوید: این کلمه ها همه معربند و ریشه در کلام عرب ندارند. ( از المعرب جوالیقی ص 95 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس