نرخ جرم و جنایت در نیویورک در دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ با بروز اپیدمی کراک جهش کرد، از سال ۱۹۹۱ این نرخ رو به کاهش بوده، و، تا تاریخ ۲۰۱۷ ، نرخ آمار این شهر در شهرهای بزرگ ایالات متحده از لحاظ جرم و جنایت در پایین ترین ها قرار دارد.
... [مشاهده متن کامل]
در دهه ۱۹۹۰، اداره پلیس نیویورک ( NYPD ) کامپ استت، سیاست های انتظامی پنجره های شکسته و سایر راهکارها را در تلاشی عمده برای کاهش جرم اتخاذ کرد. افت چشمگیر جرم در شهر به عوامل مختلفی منتسب شده است از جمله پایان همه گیری کراک، قانونی شدن سقط جنین، و کاهش مسمومیت با سرب در کودکان.
در رده بندی سال ۲۰۱۵ از ۵۰ شهر در سراسر جهان توسط "اکونومیست"، نیویورک به عنوان دهمین شهر امن در کل و همچنین بیست و هشتمین امن ترین شهر از لحاظ امنیت شخصی داوری شد. در سال ۲۰۱۸، ۲۸۹ مورد قتل وجود داشته است — که کمترین تعداد از دهه ۱۹۴۰ است.
جرم و جنایات در نیویورک در دهه ۱۹۸۰ در طول سال های شهرداری ادوارد کاچ بسیار زیاد بود، زیرا اپیدمی کراک در شهر نیویورک رخ داد و در سال ۱۹۹۰ مصادف با سال اول شهرداری دیوید دینکینز ( ۱۹۹۰ –۱۹۹۳ ) به اوج خود رسید. در دوره شهرداری رودولف جولیانی ( ۲۰۰۳–۱۹۹۱ ) در دوره اول او افت شدید جرم و جنایت رخ داد، که در دوره دوم او و نیزدر دوره شهرداری مایکل بلومبرگ با سرعتی کمتر ادامه داشت.
دانشوران در زمینه علل کاهش شدید جرم و جنایات در نیویورک ( که همزمان با افت جرم در سطح کشور بود که برخی آن را «افت بزرگ جرم و جنایت در آمریکا» خوانده اند ) تفاوت نظر دارند. در مقاله ای در سال ۲۰۰۷، جسیکا رایز، اقتصاددان، کاهش ۵۶ درصدی جرم های خشونت آمیز در سطح کشور در دهه ۱۹۹۰ را به حذف سرب ( نوروتوکسین که مشکلات شناختی و رفتاری ایجاد می کند ) از بنزین نسبت داد. مرکز عدالت برنن تخمین زده است که بین ۰ تا ۵ درصد از کاهش جرم در دهه ۱۹۹۰ به اشتغال بالاتر مربوط می شود. ۵–۱۰٪ از افت ممکن است به رشد درآمد و ۰–۱۰٪ افت به افزایش استخدام افسران پلیس نسبت داده شود. اقتصاددانان استیون لویت و جان جی داناهیوی سوم استدلال می کنند که کاهش جرم در شهر نیویورک، به طور کلی در ایالات متحده، به قانونی شدن سقط جنین به دنبال رو در برابر وید بر می گردد.
در دوره اول رودولف جولیانی به عنوان شهردار، اداره پلیس پلیس نیویورک، تحت رهبری بیل برتن، کمیسیونر منصوب جولیانی، یک استراتژی تهاجمی و بازدارندگی را بر اساس تحقیقات پنجره شکسته جیمز کیو. ویلسون اتخاذ کرد. این امر شامل سرکوب جرایم نسبتاً جزئی مانند نقاشی های گرافیتی دیواری، پریدن از روی گیت ورودی مترو بدون پرداخت کرایه و شویندگان شیشه خودروها پشت ترافیک شد، بر اساس این اصل که این پیام ارسال شود که نظم حفظ خواهد شد و و شهر «پاکسازی خواهد شد».
... [مشاهده متن کامل]
در دهه ۱۹۹۰، اداره پلیس نیویورک ( NYPD ) کامپ استت، سیاست های انتظامی پنجره های شکسته و سایر راهکارها را در تلاشی عمده برای کاهش جرم اتخاذ کرد. افت چشمگیر جرم در شهر به عوامل مختلفی منتسب شده است از جمله پایان همه گیری کراک، قانونی شدن سقط جنین، و کاهش مسمومیت با سرب در کودکان.
در رده بندی سال ۲۰۱۵ از ۵۰ شهر در سراسر جهان توسط "اکونومیست"، نیویورک به عنوان دهمین شهر امن در کل و همچنین بیست و هشتمین امن ترین شهر از لحاظ امنیت شخصی داوری شد. در سال ۲۰۱۸، ۲۸۹ مورد قتل وجود داشته است — که کمترین تعداد از دهه ۱۹۴۰ است.
جرم و جنایات در نیویورک در دهه ۱۹۸۰ در طول سال های شهرداری ادوارد کاچ بسیار زیاد بود، زیرا اپیدمی کراک در شهر نیویورک رخ داد و در سال ۱۹۹۰ مصادف با سال اول شهرداری دیوید دینکینز ( ۱۹۹۰ –۱۹۹۳ ) به اوج خود رسید. در دوره شهرداری رودولف جولیانی ( ۲۰۰۳–۱۹۹۱ ) در دوره اول او افت شدید جرم و جنایت رخ داد، که در دوره دوم او و نیزدر دوره شهرداری مایکل بلومبرگ با سرعتی کمتر ادامه داشت.
دانشوران در زمینه علل کاهش شدید جرم و جنایات در نیویورک ( که همزمان با افت جرم در سطح کشور بود که برخی آن را «افت بزرگ جرم و جنایت در آمریکا» خوانده اند ) تفاوت نظر دارند. در مقاله ای در سال ۲۰۰۷، جسیکا رایز، اقتصاددان، کاهش ۵۶ درصدی جرم های خشونت آمیز در سطح کشور در دهه ۱۹۹۰ را به حذف سرب ( نوروتوکسین که مشکلات شناختی و رفتاری ایجاد می کند ) از بنزین نسبت داد. مرکز عدالت برنن تخمین زده است که بین ۰ تا ۵ درصد از کاهش جرم در دهه ۱۹۹۰ به اشتغال بالاتر مربوط می شود. ۵–۱۰٪ از افت ممکن است به رشد درآمد و ۰–۱۰٪ افت به افزایش استخدام افسران پلیس نسبت داده شود. اقتصاددانان استیون لویت و جان جی داناهیوی سوم استدلال می کنند که کاهش جرم در شهر نیویورک، به طور کلی در ایالات متحده، به قانونی شدن سقط جنین به دنبال رو در برابر وید بر می گردد.
در دوره اول رودولف جولیانی به عنوان شهردار، اداره پلیس پلیس نیویورک، تحت رهبری بیل برتن، کمیسیونر منصوب جولیانی، یک استراتژی تهاجمی و بازدارندگی را بر اساس تحقیقات پنجره شکسته جیمز کیو. ویلسون اتخاذ کرد. این امر شامل سرکوب جرایم نسبتاً جزئی مانند نقاشی های گرافیتی دیواری، پریدن از روی گیت ورودی مترو بدون پرداخت کرایه و شویندگان شیشه خودروها پشت ترافیک شد، بر اساس این اصل که این پیام ارسال شود که نظم حفظ خواهد شد و و شهر «پاکسازی خواهد شد».