( جرشمة ) جرشمة. [ ج َ ش َ م َ ] ( ع مص ) به شدن از بیماری. ( از منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). جَرشَبة. ( از اقرب الموارد ). || تیز نگریستن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ) بَرشَمَة. ( ذیل اقرب الموارد ). || ناپسند نمودن روی کسی را. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).