( جرشبة ) جرشبة. [ ج َ ش َ ب َ ] ( ع مص ) به شدن بعد از بیماری یا لاغری. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) جَرشَمَة. ( اقرب الموارد ). || دو تا شدن و خم گردیدن زن یا به پیری رسیدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). جَرشَمَة. ( از اقرب الموارد ). || پنجاه ساله گردیدن. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). چهل ساله یا پنجاه ساله گردیدن تا مردن. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). جَرْشَمة. ( از اقرب الموارد ).