جرسی

لغت نامه دهخدا

جرسی. [ ج َ ] ( ص نسبی ) این کلمه نسبت است به جرس که نام بطنی است از مزینة. ( از لباب الانساب ).

جرسی. [ ج ِ ] ( اِخ ) پاولوس هوک قصبه ای است در جمهوری نیوجرسی و ساحل رود هودسن. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ).

جرسی. [ ج ِ ] ( اِخ ) یا ژرسی .جزیره ای است در دریای مانش در 25 هزارگزی مغرب ساحل فرانسه. رجوع به ژرسی و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.

جرسی. [ ج َ] ( اِخ ) شریح بن ضمره. و او اول کسی است که صدقات مزینة را بنزد حضرت رسول ( ص ) آورد. ( از لباب الانساب ).

جرسی. [ ج ِ ] ( اِخ ) نیو جرسی. یکی ازایالات ممالک متحده آمریکا. رجوع به نیوجرسی شود.

فرهنگ فارسی

یکی از ایالات ممالک متحده آمریکا

گویش مازنی

/jersi/ پایین تپه

دانشنامه آزاد فارسی

جِرْسی (Jersey (cattle))
نژادی از گاوهای شیری با شاخِ کوتاه. منشأ این نژاد از گاوها جرسی۱ انگلستان بوده و احتمالاً جمعیت آن ها در فرانسه رو به کاهش است. معمولاً حنایی یا کرم رنگ اند، با شرایط محیطی گسترده ای سازش دارند، و در سراسر جهان یافت می شوند. شیر آن ها منبع غنی چربی است، امّا گوشت مطلوبی برای مصرف ندارند.

جرسی (جغرافیا). جِرْسی (جغرافیا)(Jersey)
بزرگ ترین جزیره از جزایر چنل۱، با ۱۱۷ کیلومتر مربع مساحت و ۹۰,۸۱۲ نفر جمعیت (۲۰۰۵). سنتلیه (سنت هلیر)۲ مرکز آن است. ادارۀ این جزیره به عهدۀ جانشین فرماندار، نمایندۀ پادشاه انگلستان و مجلس است. گاوهای جرسی سابقاً در این جا پرورش می یافتند. سربازان آلمانی از ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ این جزیره را اشغال کردند. در باغ وحش جرزی (تأسیس در ۱۹۵۹)، برخی از گونه های رو به انقراض جهان پرورش می یابد.
Channel IslandsSt Helier

مترادف ها

campanulate (صفت)
جرسی، زنگ مانند، بشکل زنگ

پیشنهاد کاربران

بپرس