جرزنی

/jerzani/

لغت نامه دهخدا

جرزنی. [ ج ِ زَ ] ( حامص مرکب ) در تداول عامه عمل جرزننده. رجوع به جر زدن و جرزن و جرزننده شود.

فرهنگ فارسی

در تداول عامه عمل جر زننده

مترادف ها

foul (اسم)
حیله، خلاف، جرزنی، بازی بیقاعده

فارسی به عربی

خطا

پیشنهاد کاربران

جرزنی یا جرزدن یا جرزنی کردن: قواعد بازی و قمار را رعایت نکردن یا تقلب کردن است
منبع : فرهنگ موضوعی فارسی تألیف استاد بهروز صفرزاده