جرحت
لغت نامه دهخدا
جرحة. [ ج َ ح َ ] ( ع اِ ) راه. ( مهذب الاسماء خطی ) در فرهنگهای دیگر کلمه مذکور به این معنی نیامده است. در نسخه دیگر مهذب الاسماء بجیم ثالث به این معنی ضبط شده و بظاهر یکی مصحف دیگری است. و بنظر میرسد که ضبط اخیر صحیح است.
جرحة. [ ج َ ح َ ] ( اِخ ) از دیه های عسقلان است بشام. ( از معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
زخمی کردی