جرح و تعدیل کردن


معنی انگلیسی:
arrange, modify

فرهنگ فارسی

مخدوش ساختن عدالت گواه یا عادل شمردن او یا نسبت ضعف روایت بکسی دادن یا عدل شمردن او یا تصحیح کردن نوشته .

مترادف ها

alter (فعل)
اصلاح کردن، تغییر دادن، عوض کردن، دگرگون شدن، تغییر یافتن، دگرگون کردن، جرح و تعدیل کردن

فارسی به عربی

عدل

پیشنهاد کاربران

بپرس