جرح و تعدیل کر

لغت نامه دهخدا

جرح و تعدیل کردن. [ ج َ ح ُ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مخدوش ساختن عدالت گواه یا عادل شمردن او. || نسبت ضعف روایت به کسی دادن یا عادل شمردن او. || تصحیح کردن نوشته ای. اصلاح کردن کتابی از حیث الفاظ و معانی و فصاحت و بلاغت. ( یادداشت مؤلف ). || مجازاً؛ متناسب و جورکردن چیزها با یکدیگر. لیکن این اراده ثانوی و مجازی است چه جرح به معنی مخدوش کردن قوه عدالت و تعدیل عادل شمردن کسی است. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران