جرجس شلحت

لغت نامه دهخدا

جرجس شلحت. [ ج ِ ج ِ ؟ ] ( اِخ ) وی مقام بطریرک ( ری-است اسقفها ) انطاکیه را دارا بود و او راست : تاریخ کنسی. ( از معجم المؤلفین ).

جرجس شلحت. [ ج ِ ج ِ ؟ ] ( اِخ ) ابن یوسف بن رافائیل بن جرجس بن میخائیل بن حناشلحت. وی کشیش بود و مدرسه ای تأسیس کرد که تعدادی از علما و ادبا از آن فارغ التحصیل شده اند. او راست : 1- النحوی فی الصناعة والعلم والدین. 2- الطراز المعلم فی مدح البتول مریم. 3- ارجوزة الکون و المعبد، او الفنون الجمیلة و الکنیسة.4- الشکوی او مناجاة الارواح. ( از معجم المؤلفین ).

فرهنگ فارسی

ابن یوسف بن رافائیل بن جرجس ابن میخائیل بن حناشلحت . وی کشیش بود و مدرسه ای تاسیس کرد که تعدادی از علما و ادبا از آن فارغ التحصیل شده اند : اوراست : ۱ - الکنیسه الجامعه ۲ - الفلسه مختصر المنطق . ۳ - اصل الانسان و الکائنات . ۴ - مناجاه النفس .

پیشنهاد کاربران

بپرس