جرباذقان

لغت نامه دهخدا

جرباذقان. [ ج َ ذَ ] ( اِخ ) نام بلده ای است نزدیک همدان که بین آنجا و کرج و اصفهان قرار داشته و شهری بزرگ و مشهور است و به فارسی آن را کرباذکان خوانند. ( از معجم البلدان ) ( از لباب الانساب ) :
جرباذقان بلدة
زرّت علی جید القبائح
ارض یموت الحر فی
ارجائها لولا ابن صالح.
ابویعلی محمدبن محمدبن الهاشمی ( از معجم البلدان ).
همان جربادقان است.و معرب کلمه ای است که امروز بصورت گلپایگان خوانده میشود. رجوع به قاموس الاعلام ترکی و ذیل جامع التواریخ رشیدی ص 172 و مجمل التواریخ گلستانه ص 273 و تاریخ گزیده ص 99، 417، 543، 699، 670، 677 و 715 و جربادقان و گلپایگان در همین لغت نامه شود : و ابوالقاسم در این قلعه از قبل عامل جرباذقان می نشست و هر سال مالی معین از وی میستد و محافظت قلعه مینمود. ( تاریخ قم ص 73 ).

جرباذقان. [ ج َ ذَ ] ( اِخ ) نام بلده ای است بین استراباد و گرگان از نواحی طبرستان. ( از معجم البلدان ) ( از لباب الانساب ). رجوع به جربادقان شود.

دانشنامه آزاد فارسی

پیشنهاد کاربران

بپرس