جراک

لغت نامه دهخدا

جراک. [ ج َرْ را ] ( ع اِ ) فعلت من جراک ؛ بهر تو کردم. و همچنین است من جرائک. ( منتهی الارب ). رجوع به جرائک شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس