جراقه

لغت نامه دهخدا

( جراقة ) جراقة. [ ج ُ ق َ ] ( ع ص ) مرد لاغر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ذیل اقرب الموارد ). هزیل. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) ما علیه جراقة لحم ؛ نیست بر وی چیزی از گوشت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران