جراشه

لغت نامه دهخدا

( جراشة ) جراشة. [ ج ُ ش َ ] ( ع اِ ) درشتی که بیفتد از چیزی که آنرا بکوبند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). آن چیز درشتی که از چیزی بهنگام کوبیدن بیفتد. درشتی آنچه بیفتد. ( از اقرب الموارد ). درشتی آنچه بیفتد از چیزی که آن را بکوبند بعد از بیختن. و در تداول فارسی نخاله گویند. ( یادداشت مؤلف ). || مشاطه یعنی چیزی که از سر بهنگام شانه کردن بیفتد. ( اساس و لسان از ذیل اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران