جرکلباد. [ ] ( اِخ ) نام یکی از رودخانه هایی که وارد خلیج استرآباد میشود. ( از ترجمه سفرنامه مازندران رابینو ص 97 ).
گویش مازنی
/jarre koolbaad/ جر در لغت فارسی جای بریده، دریده و کنده را گوینددر زمان صفویه طایفه ترکمان از سمت گرگان و استرآباد، بهشهر قدیم(اشرف) را مورد چپاول قرار می دادندبرای رفع این مشکل شاه عباس صفوی فرمان داد که از حد کوه تا آب دریا خندقی به طول چهار فرسخ و عمیق ده زرع ساختند و راهی برایک از معبر خیابان گذاشتند که دو طرف آن جنگل استدر آن جا مستحفظی گماشت و در واقع سد راهی برای ترکمانان ایجاد کردبه این ترتیب سوار و پیاده نمی توانستند به ازدحام و انبوهی از آن جانب، به، کلباد، اشرف و سایر مناطق ترک تازی کننداکنون به مرور روزگار آن جر آکنده شده و اشجار رسته و عبور سوار از آن به سختی ممکن استبنا به نظر پژوهش گران این جر اولین بار در زمان انوشیروان احداث شده و آخرین بار در زمان صفویه مرمت گردیده استهنوز آثار و بقایای این خندق قابل ملاحظه استاین خندق مرز ایالت گرگان و مازندران بوده است