جر و مر چسبیدن

لغت نامه دهخدا

جر و مر چسبیدن. [ ج ِرْ رُ م ِرْر / ج ِ رُ م ِ چ َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه خانگی. اصرار ورزیدن. نهایت الحاح کردن. سخت خواهش کردن و بیشتر برای نرفتن آن که خواهد رفتن ، به اصراری تمام مانع از رفتن شدن یا به کاری داشتن. ( یادداشت مؤلف ): جر و مر چسبید که نباید بروی. جر و مر چسبید که نهار بمان. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

همان جرومر چسبیدن است

پیشنهاد کاربران

بپرس