جذوی

لغت نامه دهخدا

جذوی. [ ج َ ] ( اِخ ) اصل وی از الوس جغتایی و در اصفهان نشو و نما یافته هم در آنجا فوت شده است. از اوست :
عاشق و بدنام اگر گشتم دلم باری خوش است
عاشقی بدنامیی دارد ولی کاری خوش است.
( از آتشکده آذر چ قدیم ص 11 ).
و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس