جذول. [ ج ُ ] ( ع اِ ) ج ِ جِذل. ( منتهی الارب ). ج ِ جذل بالکسر، بیخ و تنه درخت و تنه درخت بی شاخ و کنده هیزم. ( آنندراج ). || ( مص ) راست ایستادن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). مصدر الجاذل و هوالمنتصب مکانه لایبرح شبه بالجذل.( تاج المصادر بیهقی ). || ثابت گردیدن. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). جذول. [ ج َ وَ] ( اِ ) تلفظ عامیانه جدول ، به معنی جوی خرد است.