جدلیا

لغت نامه دهخدا

جدلیا. [ ] ( عبری ، اِ ) به عبری کسی را گویند که خداوند او را مقرر فرموده است. ( ارمیا 40: 25 ) ( از قاموس کتاب مقدس ).

جدلیا. [ ] ( اِخ ) شخصی بود که نبوخدنصر پس از آنکه فلسطین را مفتوح ساخت و پای تخت و هیکلش را خراب کرد او را بر فلسطین حکومت داد. ( دوم پادشاهان 25: 22 ). و اسماعیل نامی از ملک زادگان بدستیاری بعضی از گماشتگان خود وی را مقتول ساخت. ( ارمیا 41: 2 ). و در عهد قدیم چند تن دیگر به این اسم معروفند. ( از قاموس کتاب مقدس ).

دانشنامه آزاد فارسی

جَدَلیا (Gedaliah)
به روایت عهد عتیق۱، یهودیی از خانواده ای سرشناس در بیت المقدس (اورشلیم). پس از غلبۀ بابلیان بر یهودا۲ در ۵۸۶پ م، نبوکدنصّر۳ او را به حکومت آن گماشت (دوم پادشاهان ۲۲:۲۵). جدلیا به کمک اِرمیا۴ی نبی نظم را به شهر بازگرداند، ولی اسماعیل۵ نامی از خانوادۀ شاه پیشین یهودا، او را به قتل رساند. یهودیان ارتُدوکس هنوز در روز سوم تِشری۶ به یاد این واقعه سوگواری می کنند.
Old TestamentJudahNebuchadnezzarJeremiahIshmailTishri

پیشنهاد کاربران

بپرس