جداگری


معنی انگلیسی:
exception

مترادف ها

analysis (اسم)
تحلیل، تجزیه، آزمایش، انالیز، کاوش، جداگری، فرگشایی، استقراء، شی تجزیه شده، مشتق و تابع اولیه

پیشنهاد کاربران

بپرس