جدامه
لغت نامه دهخدا
جدامة. [ ج ُ م َ ] ( اِخ ) نام دختر جندل که از صحابیات است. ( منتهی الارب ).
جدامة. [ ج ُ م َ ] ( اِخ ) نام دختر وهب که از صحابیات است. ( منتهی الارب ).
جدامة. [ ج ُ م َ ] ( اِخ ) نام دختر حارث که از صحابیات بوده است. ( منتهی الارب ). و رجوع به عقدالفرید ج 5 ص 6 و امتاع الاسماع ج 1 ص 6 شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید