جداشدگی

/jodASodegi/

معنی انگلیسی:
detachment, severance

لغت نامه دهخدا

جداشدگی. [ ج ُ ش ُ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) تفریق و انفصال و حالت جدایی. ( ناظم الاطباء ). عمل آنچه جدا میشود.

فرهنگ فارسی

تفریق و انفصال و حالت جدایی عمل آنچه جدا میشود .

فرهنگستان زبان و ادب

{isolation} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] وضعیت داده ای که در هنگام پردازش آن در یک تراکنش، سامانه اجازه ندهد دیگر تراکنش ها از آن بهره برداری کنند

دانشنامه عمومی

جداشدگی (رودخانه). در زمین شناسی رسوبی و ژئومورفولوژی رودخانه ای، جداشدگی[ ۱] ( به انگلیسی: Avulsion ) ، عبارت است از رها شدن سریع یک کانال رودخانه و تشکیل یک کانال رودخانه جدید. جداشدگی ها در نتیجه شیب های کانالی رخ می دهند که شیب بسیار کمتری دارند. شیب رودخانه اگر مسیر جدیدی را برود، بیشتر است. [ ۲]
جداشدگی در دلتاهای رودخانه ها رایج است، جایی که رسوبات به هنگام ورود رودخانه به اقیانوس و شیب کانال معمولاً بسیار کوچک است. [ ۳] این فرایند به عنوان جابجایی دلتا ( delta switching ) نیز شناخته می شود.
هنگامی که این جداشدگی رخ می دهد، کانال جدید رسوب را به اقیانوس منتقل می کند و یک لوب دلتایی جدید می سازد. [ ۴] [ ۵] دلتای رهاشده در نهایت فروکش می کند. [ ۶]
عکس جداشدگی (رودخانه)عکس جداشدگی (رودخانه)عکس جداشدگی (رودخانه)عکس جداشدگی (رودخانه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

individuation (اسم)
شخصیت، وجود، جدا سازی، جدا شدگی، تک سازی، فرد سازی، تک شدگی، تشخیص فرد در جمع، یکایکی، تکی

disunion (اسم)
جدایی، انفصال، نفاق، جدا شدگی، عدم اتفاق

فارسی به عربی

انشقاق

پیشنهاد کاربران

بپرس