جداساز


معنی انگلیسی:
disjunctive, dividers, isolator, separation, septum, divide, division

فرهنگستان زبان و ادب

{separator} [شیمی، مهندسی شیمی] دستگاه جداکنندۀ اجزای مخلوط

مترادف ها

separator (اسم)
تفکیک کننده، جدا ساز، الت خامه گیری، دستگاه تجزیه، فارق، خامه گیر

separating (صفت)
فاصل، حاجز، جدا ساز

پیشنهاد کاربران

بپرس