جداگونه. [ ج ُ ن َ / ن ِ ] ( ق مرکب ) ظاهراً لهجه ای است در جداگانه. جداگانه. علیحده. تنها : اندر فربه کردن عضوی جدا گونه. ( ذخیره خوارزمشاهی ).