جخاجخ

لغت نامه دهخدا

جخاجخ. [ ج َ ج َ ] ( اِ صوت ) صدای پی درپی زدن تیغ و شمشیر باشد بر چیزی. ( برهان ) ( انجمن آرای ناصری )( آنندراج ). صدای پی درپی زدن شمشیر. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). چخاچخ. ( از برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آراء ). چکاچاک. چکاچک. چقاچاق. چقاچق. ( حاشیه برهان چ معین ). || آواز هر دو چیز که بهم زنند. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). در شوشتر آواز هموار از دو چیز چکاچک و چک چک بکسر و آواز بزرگ دو چیز را چقاچاق و چقاچق گویند و مأخذ همه لفظ جخاجخ است و به این مناسبت سنگی که در عاشورا جوانان و اطفال بهم زنند را چک چکی گویند. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس