جحاس. [ ج ِ ] ( ع مص ) زحمت دادن در حرب. ( منتهی الارب ). مزاحمت کردن کسی را. ( از ذیل اقرب الموارد ). || مقابلت کردن با کسی. ( از ذیل اقرب الموارد ). || کوشش نمودن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). مزاولت کسی بر کاری. ( از ذیل اقرب الموارد ). و رجوع به جحاش شود.