دیکشنری
مترجم
بپرس
ججق
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ججق. [ ج ُ ج ُ ] ( اِ ) جوانه. جوش [درخت و گیاه ]، در لهجه قزوین. ( یادداشت مؤلف ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها