دیکشنری
مترجم
بپرس
جثه داری
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
جثه داری. [ ج ُث ْ ث َ / ث ِ ] ( حامص مرکب ) بزرگی. کلانی. جسامت. تنومندی. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
بزرگی کلانی جسامت تنومندی
مترادف ها
bulkiness
(اسم)
بزرگی، تنه داری، جثه داری
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها