جبین بر خاک نهادن. [ ج َ ب َ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) روی بر خاک مالیدن. کنایه از سجده کردن و تواضع و فروتنی و خشوع : جان خاقانی چو خاک است ای عجب تا نهد بر خاک درگاهت جبین.
خاقانی.
خون فرزندان عم مصطفی شد ریخته هم بر آن خاکی که سلطانان نهادندی جبین.