جبیری

لغت نامه دهخدا

جبیری. [ ج ُ ب َ ] ( ص نسبی ) این کلمه منسوب به جبیر پدر سعیدبن جبیر میباشد.

جبیری. [ ج ُ ب َ ] ( اِخ )ابن اسماعیل. محدث است. رجوع به لباب الانساب شود.

جبیری. [ ج ُ ب َ ] ( اِخ ) سعیدبن عبداﷲبن زیادبن جبیربن حیة. محدث است. رجوع به لباب الانساب شود.

جبیری. [ ج ُ ب َ ] ( اِخ ) عبیداﷲبن یوسف بن مغیرة. از اولاد جبیربن حیه و شیخ بوده است. ( از لباب الانساب ).

پیشنهاد کاربران

برگرفته از سعید ابن جبیر
یکی از یاران پیامبر ( ص )

بپرس