جبی
لغت نامه دهخدا
جبی. [ ج ِ با ] ( ع اِ ) رجوع به جِبا شود.
جبی. [ ج ِ با ] ( ع مص ) بزور و خشونت و تهدید دریافت کردن چیزی را. ( از دزی ). و رجوع به جبا شود.
جبی. [ ج ُب ْ بی ] ( ص نسبی ) رجوع به جُبّا شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید