جبهه شرق

دانشنامه آزاد فارسی

جبهه شرق (جنگ جهانی اول). جبهۀ شرق (جنگ جهانی اوّل)(Eastern Front)
جبهه شرق
جبهۀ جنگ بین روسیه و آلمان۱ و اتریش ـ مجارستان در جریان جنگ جهانی اول. در ۱۹۱۴ جبهۀ شرقی عمدتاً مرزهای شرقی پروس ـ روسیه۲، آلمان ـ لهستان، گالیسیا ـ لهستان۳، و گالیسیا ـ روسیه۴ بود. در حال حاضر، به مرزی اطلاق می شود که از کالینینگراد۵ در روسیه از راه «بیالیستوک۶» شروع شود و از جنوب غربی به تورون۷، در لهستان؛ از جنوب به کاتوویتسه۸؛ از شرق به لووف۹؛ و از جنوب شرقی به مصب رود دانوب۱۰ ختم می شود. در اوت ۱۹۱۴ قدرت های مرکزی۱۱ (آلمان، اتریش ـ مجارستان، و متحدان آن ها) در اروپای غربی با فرانسه، انگلیس، و بلژیک و در اروپای شرقی با روسیه در نبرد بودند. اگر چه این امر در نقشۀ اشلیفن۱۲ آلمان پیش بینی شده بود، توجه آلمان نخست به شکست دادن فرانسه با ضربه ای سریع و سپس سوق دادن همۀ نیروها به سَمت روسیه معطوف بود. شکست نقشۀ شلایفن سبب شد که آلمان جنگیدن در دو جبهه، هم در جبهۀ غرب۱۳ و هم در جبهۀ شرق۱۴، را تا مدت سه سال بعد تحمل کند. جنگ در جبهۀ شرقی فقط زمانی خاتمه یافت که بلشویک ها۱۵ در ۱۹۱۷ قدرت را در انقلاب روسیه۱۶ به دست گرفتند و پیمان برست ـ لیتوفسک۱۷ را در مارس ۱۹۱۸ امضا کردند. براساس «فرضیات نقشۀ اشلیفن»، سیستم حمل و نقل ناکارآمد روس ها تا هفته ها قادر به جمع آوری و تمرکز ارتش روسیه برای جنگیدن نبود. درخلال این مدت آلمانی ها توجه خود را به خارج کردن فرانسوی ها از صحنۀ نبرد در جبهۀ غربی متمرکز کردند و از این رو، فکر تمرکز نیرو در روسیه را موقتاً به فراموشی سپردند. اما روس ها با اثبات توانایی بیش از حد انتظار، خود را برای جنگ آماده کردند. طی شش روز بسیج نیرو علیه قوای اتریش ـ مجارستان، در ۲۹ ژوئیه ۶میلیون سرباز را برای خدمت زیر پرچم فراخواندند. در قبال آن هلموت مولتکه۱۸، رئیس ستاد ارتش آلمان، نقشۀ اشلیفن را تغییر داد و با تأخیر در اتخاذ تصمیم و پراکنده کردن نیروها عملاً آنان را تضعیف کرد. در نتیجه، در پایان ۱۹۱۴ نقشۀ شلایفن شکست خورد و جنگ در دو جبهه به وقوع پیوست، که آلمانی ها همیشه از آن وحشت و پرهیز داشتند. جبهۀ شرقی نسبت به جبهۀ غربی طولانی تر بود و به تمرکز نیروی بیشتری نیاز داشت. با توجه به شرایط زمین و عدم تناسب نیروهای متخاصم، سنگربندی ها در فواصل دور و به تعداد اندکی بود. با این که ارتش آلمان در برابر ضعف فرماندهی و کمبود تجهیزات روس ها نیروی رزمنده و زبده ای داشت، روس ها برتری خود را به ارتش اتریش ـ مجارستان۱۹ ثابت کردند. آنان موفق شدند نیروهای اتریش ـ مجارستان را در گالیسیا تا کو ه های کارپات۲۰ عقب برانند و در ۱۹۱۴ تا پروس شرقی۲۱ پیشروی کنند. اما در نخستین نبردشان با آلمانی ها در تاننبرگ۲۲ و دریاچۀ مازورنی۲۳ به سختی شکست خوردند و بیش از ۲۰۰هزار نفر تلفات دادند. این جنگ بیش از سه سال طول کشید و روس ها قبل از آن که در ۱۹۱۴ شکست را بپذیرند بیش از ۳میلیون نفر قربانی دادند، زیرا عقیده داشتند که ارتش آنان به صِرف اتکا به تعداد و قدرت نفرات به پیروزی خواهد رسید.یورش بروسیلوف در ۱۹۱۶. روس ها به حملات خود علیه اتریشی ها و آلمانی ها ادامه دادند، که از جملۀ آن ها یورش بروسیلوف۲۴ در ۴ ژوئن ۱۹۱۶ بود. زمان بندی این تهاجم بر این اساس بود که روس ها با کشاندن سربازان آلمانی به سَمت شرق از نبرد «سوم۲۵» در ژوئیۀ ۱۹۱۶ پشتیبانی کنند، که در ابتدا نیز با موفقیت بزرگی توأم بود. آلکسی بروسیلوف۲۶، ژنرال روس، ۱۶۰ کیلومتر پیشروی کرد و رومانی به نیروهای متحدین پیوست. اما این دستاوردهای سریع در پایان ۱۹۱۶ ازدست رفت و قدرت های مرکزی و متحد جدیدشان بلغارستان، رومانی را شکست دادند. با توجه به این که فقط ۳۰ درصد از سربازان بروسیلوف سلاح داشتند در ابتدا موفق عمل کردند، اما این موفقیت دیری نپایید؛ زیرا نیروهای کمکی آلمان به کمک ارتش اتریش ـ مجارستان شتافتند. دولت جدید موقت روسیه، که در فوریۀ ۱۹۱۷ درپی انقلاب روسیه تشکیل شده بود، به جنگ ادامه داد و تهاجم کرنسکی۲۷ را در ژوئیۀ ۱۹۱۷ تدارک دید. با شکست این حمله تهدید روس ها از بین رفت. بالشویک ها دولت موقت روسیه را در اکتبر ۱۹۱۷ سرنگون کردند و لئون تروتسکی۲۸، رهبر انقلابی، دستور یافت که جنگ را به هر قیمتی پایان دهد. آلمان ها با گرفتن مناطق وسیعی از روسیۀ سفید (بلاروس)۲۹ و اوکراین پیمان برست ـ لیتوفسک را در مارس ۱۹۱۸ به آن ها تحمیل کردند. اگرچه سازش مزبور بعدها با پیمان صلح ورسای۳۰ در ژوئن ۱۹۱۹ از بین رفت. نیز ← بروسیلوف،_یورش
عواقب جنگ در دو جبهه. دو جبهه تا حدی ماهیت متمایز از یکدیگر داشتند، اما جبهۀ شرقی به طرزی تفکیک ناپذیر به سرنوشت جنگ در جبهۀ غربی گره خورده بود. جنگیدن در دو جبهه چنان آلمان را ناتوان کرده بود که دیگر نمی توانست سرباز کافی برای شکست متحدین در فرانسه گسیل کند و این امر در نتایج نهایی جنگ در ۱۹۱۸ مؤثر بود. آلمانی ها برای اعزام سرباز به دو جبهه، که در هر دو به آنان نیاز داشتند، دائماً با مسئلۀ حفظ موازنۀ قوا درگیر بودند. حتی زمانی که پیروزی در یک جبهۀ معین برای قدرت های مرکزی حتمی به نظر می رسید، مانند حملۀ بلغارستان به سالونیکِ۳۱ یونان در سپتامبر ۱۹۱۵، آلمانی ها قادر به صرف نظر کردن از سربازان در نبردهای اصلی در جبهه های غربی و شرقی نبودند. لشکرکشی مشترک انگلستان و فرانسه۳۲ به سالونیک در اکتبر ۱۹۱۵ سرانجام بلغارها را در تابستان ۱۹۱۶ عقب راند. در ژانویۀ ۱۹۱۶ اریش فون فالکن هاین۳۳، رئیس ستاد آلمان، ۲۵۰هزار سرباز برای پشتیبانی عملیات آلمانی ها در وردن۳۴ اعزام کرد. اما هنگامی که روس ها تهاجم بروسیلف را در ژوئن ۱۹۱۴ راه انداختند، فون فالکن هاین ناگزیر شد که هزاران نفر از سربازان خود را به جبهۀ شرقی منتقل کند تا جلو تلفات نیروهای اتریش ـ مجارستان را بگیرد. درنتیجه، نبرد وردن با شکست مواجه شد. ناتوانی آلمان در تحمیل شکست کامل به روس ها تا انقلاب روسیه در ۱۹۱۷، پیروزی را نصیب روس ها کرد. ضعف هم پیمانان آلمان و به دوش کشیدن بار مسئولیت جنگ در دو جبهه، همه دست به دست هم داد تا پیروزی نهایی نصیب متحدین شود.Russia and Germany Prussia/Russia Galicia/Poland Galicia/Russia Kaliningrad Bialystok Torun Katowice Lvov River Danube Central Powers Schlieffen Plan Western Front Eastern Front Bolsheviks Russian Revolution Treaty of Brest-Litovsk Helmuth Moltke Austro-Hungarian army Carpathian Mountains East Prussia Tannenburg Masurian Lakes Brusilov Offensive Somme Alexei Brusilov Kerensky Offensive Leon Trotsky White Russia (Belarus) Versailles Salonika Anglo-French Erich von Falkenhayn Verdun

جبهه شرق (جنگ جهانی دوم). جبهۀ شرق (جنگ جهانی دوم)(Eastern Front)
جبهه شرق
جبهۀ جنگ بین شوروی و آلمان درخلال جنگ جهانی دوم. ابتدا بر طبق قراردادی که بین ریبنتروپ ـ مولوتوف۱ منعقد شده بود، مرز شرقی سرحدات لهستان با موافقت آلمان و شوروی، که کم وبیش با مرز فعلی تطبیق می کرد، خط مرزی آن دو کشور محسوب می شد که در طول عملیات جنگی دچار تغییرات بسیار شد. در زمانی که حدود جبهه به سمت شرق در حداکثر وسعت خود قرار داشت به موازات مرز فنلاند که از «پتسامو۲» در شمال آن کشور عبور می کرد، لنینگراد را دور می زد. سپس به سمت جنوب شرقی تا حوالی مسکو ادامه می یافت و از «ورونژ۳» می گذشت و به سمت استالینگراد۴ و از آن جا به طرف قفقاز۵ سرازیر می شد. بعد به سمت غرب تغییر مسیر می داد و به منتهی الیه دریای سیاه۶ نزدیک «نووروسیسک۷» ختم می شد.Ribbentrop-MolotovPetsamoVoronezhStalingradCaucasusBlack SeaNovorossiysk

پیشنهاد کاربران

بپرس