جبلان

لغت نامه دهخدا

جبلان. [ ج َ ب َ ] ( اِخ ) یاقوت آرد: تثنیه جبل است ولی چون جبلان ( بطور مطلق ) گویند دو کوه طیی یعنی اَجَاء و سلمی را اراده کنند. ( از معجم البلدان ). در منتهی الارب اخا و سلمی ضبط شده است.

جبلان. [ ج ُ ] ( اِخ ) نام دو موضع است اول جبلان العرکبه ؛ شهر وسیعی است در یمن که بین وادی زبید و وادی رِمَع است و شراحیون در آنجا سکونت دارند. دوم جبلان ریمه ؛ و آن موضعی است که وادی رمع را از وادی صنعاء عرب جدا میسازد و گاوهای جبلانی را از آنجا به صنعا و جز صنعا برند. تیره هایی از حمیر از نسل جبلان صرادف بدانجا سکونت دارند. ( از معجم البلدان ). و رجوع به قاموس الاعلام شود.

جبلان. [ ج ُ ] ( اِخ ) ابن سهل بن عمروبن قیس بن معاویةبن جشم بن عبدشمس بن وائل بن الغوث بن قطن بن عرب بن زهیربن ایمن الهیعبن حمیر. جد طائفه ای است که در جبلان ریمه نزدیک به یمن سکونت دارند. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

نام دو موضع است

پیشنهاد کاربران

بپرس