جبرینی

لغت نامه دهخدا

جبرینی. [ ج ِ ] ( اِخ ) احمدبن عبداﷲبن حمدون بن نصربن ابراهیم مکنی به ابوالحسن الرملی و معروف به جبرینی. از محدثان است. وی به دمشق رفت از ابوهاشم محمدبن عبدالاعلی بن علیل و ابوالحسن محمدبن بکاربن یزیدالسکسکی الدمشقی و ابوالفضل العباس بن الفضل بن محمدبن الحسن بن قتیبة و ابومحمدبن عبداﷲبن ابان بن شداد و ابوالحسن داودبن احمدبن مصحح عسقلانی و ابوبکر محمدبن محمدبن ابی ادریس امام مسجد حلب روایت کند و عبدالوهاب بن جعفر المیدانی و تمام بن محمد الرازی از او روایت کنند. ( از معجم البلدان ).

جبرینی. [ ج ِ ] ( اِخ ) محمدبن خلف بن عمر مکنی به ابوالحسن. محدث است. از احمدبن الفضل الصائغ روایت کند و ابوبکر محمدبن ابراهیم اصبهانی از وی روایت دارد. ( از معجم البلدان ) ( اللباب فی تهذیب الانساب ).

فرهنگ فارسی

احمد بن عبدالله بن حمدون

پیشنهاد کاربران

بپرس