جبرگرائی

پیشنهاد کاربران

جبرگرایی، تعین گرایی یا دترمینیسم ( به انگلیسی: determinism ) مبحثی فلسفی ست که بر طبق آن هر رویدادی از جمله شناخت، رفتار، تصمیمات و کنش های آدمی به صورت علی توسط زنجیرهٔ پیوسته ای از رخدادهای پیشین تعیین شده است. جبرگرایی را به شکل دیگری نیز می توان تعریف نمود: فرضیه ای که بر طبق آن در هر لحظه یک و تنها یک آیندهٔ فیزیکی ممکن و شدنی وجود دارد. در نتیجهٔ جدال های تاریخی بیشماری که بر سر مساله جبرگرایی صورت گرفته است دیدگاه های فلسفی گوناگونی در این باره وجود دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

تصور غلط بسیار رایجی که در مورد جبرگرایی وجود دارد اینست که بسیاری گمان می کنند جبرگرایی لزوماً گویای اینست که بشر یا افراد هیچ تأثیری بر آینده و رویدادهای آینده ندارند. به این دیدگاه سرنوشت گرایی یا تقدیر گرایی ( fatalism ) گفته می شود. در حالی که جبر گرایان عقیده دارند که آدمی بر آینده و رویدادهای آینده تأثیر دارد اما میزان ِ تأثیر فرد، خود به رویدادهای گذشته و آینده بستگی دارد. به عبارت دقیق تر جبرگرایی عِلّی ( سببی ) به ایده ها ی ماتریالیسم و علیت مربوط می شود. از فیلسوفانی که با این مساله درگیر بوده اند می توان به توماس هابز، اسپینوزا، لایب نیتس، دیوید هیوم، کانت، شوپنهاور، نیچه و اخیراً جان سیرله، تد هاندریخ و دانیل دنت اشاره کرد.
همانطور که پیش تر گفتیم طبق جبرگرایی مکانیستی هر رویدادی حلقه ای از یک زنجیرهٔ پیوسته و ناگسستنی از رویدادهای پیشین است در حالی که مدل احتمالی یا انتخابی شرایط را این چنین در نظر نمی گیرد.
ماهیت جبرگرایی
معنی دقیق واژهٔ جبرگرایی در طول تاریخ به شکل های مختلفی شرح و تفسیر شده است. برخی که به آنها «ناسازگاران Incompatibilists» گفته می شود به جبرگرایی و ارادهٔ آزاد به عنوان دو پدیدهٔ ناسازگار و مانعة الجمع نگاه می کنند. به دیدگاهی که به وجود چیزی به نام ارادهٔ آزاد اعتقاد ندارند و آن را تنها یک توهم می دانند اصطلاحاً جبرگرایی سخت گفته می شود. برخی دیگر که به آنها سازگاران یا جبرگراهای نرم گفته می شود عقیده دارند که این دو ایده را می توان با یکدیگر مربوط ساخت و ارادهٔ آزاد و جبرگرایی منافاتی با یکدیگر ندارند. به ناسازگارانی که وجود ارادهٔ آزاد را می پذیرند اما جبرگرایی را به کلی رد می کنند طرفداران آزادی اراده Libertarians گفته می شود. ( نباید با تعاریف سیاسی اشتباه گرفته شود ) . بیشتر اختلاف نظرها به این دلیل است که تعریف واژهٔ «ارادهٔ آزاد» همانند واژهٔ «جبرگرایی» مبهم و متغیر است. برخی گمان می کنند که ارادهٔ آزاد مربوط به یک حقیقت متافیزیکی از وساطت مستقل می شود، در حالی که از نظر برخی دیگر ارادهٔ آزاد تنها به عنوان یک حس وساطت در نظر گرفته می شود که انسان ها در حین عمل تجربه می کنند. برای مثال هیوم عنوان می کند که تا زمانی که امکان دارد یک فرد به طور آزادانه به دسته ای از تمایلات و عقاید نرسد، تنها تعبیر معنادار از آزادی مربوط می شود به توانایی یک فرد در ترجمهٔ تمایلات و باورها به اعمال اختیاری.
تنوع جبرگرایی
جبرگرایی علی ( یا وابسته به قانون ) فرضیه ایست که بر مبنای آن رویدادهای آینده از طریق ترکیب رویدادهای گذشته و حال با قوانین طبیعت مستلزم و بایسته می شود. این چنین جبرگرایی را می توان در تجارب فکری دیو لاپلاس مشاهده کرد. یک وجود را در نظر بگیرید که از تمامی حقایق گذشته و حال و تمامی قوانین طبیعی که هستی را هدایت می کند با خبر است. این چنین وجودی ممکن است تحت شرایط معینی قادر باشد تا از این دانش برای پیش بینی آینده، حتی تا کوچک ترین جزئیات استفاده کند. جبرگرایی جزمی لاپلاس ( از نظر استفن هاوکین ) اصولاً به عنوان جبرگرایی علمی در نظر گرفته می شود. بر مبنای این فرض بنا شده است که تمامی رویدادها دارای علت و اثر می باشند و ترکیب دقیقی از رویدادها در یک زمان خاص باعث تولید یک نتیجهٔ خاص می شود. این جبرگرایی علی رابطهٔ مستقیمی با پیش بینی پذیری دارد. پیش بینی پذیری بی عیب و نقص به طور کامل بر جبرگرایی دلالت دارد. اما نبود پیش بینی پذیری لزوماً به معنای نبود جبرگرایی نیست. ( به عبارت دیگر می توان جبرگرا بود اما توانایی پیش بینی نداشت ) . عدم توانایی پیش بینی می تواند به علل دیگری نظیر کمبود اطلاعات، پیچیدگی بیش از حد و غیره مربوط باشد. برای مثال بمبی را در نظر بگیرید که در حال فرود آمدن بر روی زمین می باشد. با استفاده از ریاضیات می توانیم زمانی که بمب به زمین می رسد را محاسبه کنیم. همچنین با استفاده از رویدادهای گذشته می دانیم که با منفجر شدن بمب چه اتفاقی خواهد افتاد.
جبرگرایی منطقی نوعی از جبرگرایی است که بر طبق آن همهٔ قضایا خواه مربوط به گذشته باشند یا حال یا آینده هم غلط و هم درست هستند. مسالهٔ ارادهٔ آزاد دراین دیدگاه، اینست که چگونه انتخاب ها می توانند آزادانه باشند، آنچه که فرد در آینده انجام خواهد داد از قبل به عنوان درست یا غلط در حال حاضر تعیین شده است.
علاوه بر این ها جبرگرایی محیطی نیز وجود دارد که به آن جبر جغرافیایی یا آب و هوایی نیز گفته می شود که بر طبق آن محیط طبیعی بیشتر از محیط اجتماعی تعیین کنندهٔ فرهنگ می باشد. کسانی که به این نوع جرگرایی عقیده دارند عنوان می کنند که بشر به شدت توسط محرک – پاسخ ( رفتار محیطی ) محدود شده است و هیچ گونه توانایی برای انحراف از ان ندارد. طرفداران کلیدی این دیدگاه عبارت اند از الن چرچیل سمپل، السورت هانتینگتون، توماس گریفیت تایلر و تا اندازه ای جیرد دیاموند ( هر چند که بر سر اینکه او یک جبرگرایی محیطی هست یا نه اختلافاتی وجود دارد. )
جبرگرایی زیستی دیدگاه ِ دیگری ست که بر مبنای آن تمامی رفتارها، عقاید و تمایلات از طریق ژنتیک فرد تعیین و ثابت شده است. علاوه بر این ها، انواع دیگری از جبرگرایی نیز وجود دارد که از بین آنها می توان به جبرگرایی فرهنگی، جبرگرایی روانشناختی اشاره کرد. ترکیب و تلفیق دیدگاه های جبرگرایی نیز متداول است. مثلاً جبرگرایی زیستی . . .

بپرس