لغت نامه دهخدا
جبرانی. [ ج ِ ] ( اِخ ) احمدبن هبةاﷲبن سعداﷲ مکنی به ابی ابوالقاسم و ملقب به التاج.منسوب به جبرین قورسطایا است. ( از معجم البلدان ).
جبرانی. [ ج ِ ] ( اِخ ) سعیدبن سعیدبن صالح بن مقلدبن عامربن علی... برادر ابوعبادةالولیدبن عبیدالبحتری شاعر است. وی شاعر و نحوی فاضلی است و حوزه درسی و جامع حلب داشت و بسال 561 متولد شده. ( از معجم البلدان ).
جبرانی. [ ج ِ ] ( اِخ ) سعیدبن سعداﷲبن مقلدبن احمدبن هبةاﷲبن سعداﷲمنسوب به جبرین قورسطایا است. ( از معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
مترادف ها
جبرانی
پیشنهاد کاربران
واگردانی، واگردان