جبران هر تعهدی که به طرف مقابل دادی و توانایی انجام ان را نداشتی
جبران هر چیزی که به طرف مقابل متعهد شدی
جبران مافات: تاوان گذشته، تاوان از دست رفته، جایگزین ازدست رفته ها، پاسخ گو بودن برای لغزش ها.
پارسی زیباست.
درود بر ایران و ایرانی.
پارسی زیباست.
درود بر ایران و ایرانی.
جبران همه ی چیزهای از دست رفته. . .
امورمحبت آمیزی که صورت گرفته ومخاطب خاص را مدیون کرده
تاوانِ گذشته
استدراک و بازگرداندن آنچه به طرف رسیده است
سلام و کلام ، یعنی جبران کارها ای که در زمان و وقت مناسب خود انجام نگرفته ، فوت شده و از دست رفته اند ، اما ظرفیت و فرصت جبران را دارند.
نکته : در نَحو عرب ( فوت ) ( موت ) نیست ، فوت به معنای پایان حیاتِ ( بایولوژیک ) است ، در حالی که ( موت ) به معنای پایان یافتنِ ( اسارت نفس ) ، عبارت آمیانه و کنایی ( وقت کشی ) نیز دِلات بر همین این معنا دارد، اما [جبران مافات ] مانند انسانی که بیهوش شده و اینک هوشیار ، این بیهوشی کنایه از کوتاهی و معمولا عدم آگاهی در انجام کارهای محقق نشده می باشد ، و اینک در هوشیاری [ جبران مافات ] می کند ، پوزش از کاستی ( نفیسی ) ✒
... [مشاهده متن کامل]
نکته : در نَحو عرب ( فوت ) ( موت ) نیست ، فوت به معنای پایان حیاتِ ( بایولوژیک ) است ، در حالی که ( موت ) به معنای پایان یافتنِ ( اسارت نفس ) ، عبارت آمیانه و کنایی ( وقت کشی ) نیز دِلات بر همین این معنا دارد، اما [جبران مافات ] مانند انسانی که بیهوش شده و اینک هوشیار ، این بیهوشی کنایه از کوتاهی و معمولا عدم آگاهی در انجام کارهای محقق نشده می باشد ، و اینک در هوشیاری [ جبران مافات ] می کند ، پوزش از کاستی ( نفیسی ) ✒
... [مشاهده متن کامل]
آنچه در گذشته رخ داده است
جبران گذشته