جبرا
/jabran/
مترادف جبرا: بزور، عنفاً، قهراً، کرهاً، مجبوراً
متضاد جبرا: مختاراً
برابر پارسی: به زور، به فشار، به ناچاری
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
جبرا (برند). جبرا ( انگلیسی: Jabra ) شرکت لوازم خانگی دانمارکی است، که در سال ۱۹۸۳ میلادی تأسیس شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: جبرا (برند)
پیشنهاد کاربران
بنا خواست
( قسراً ) قسراً. [ ق َ رَن ْ] ( ع ق ) قهراً. جبراً. به ناچار. به ناخواست به ناخواه. به زور. به ستم : قلعه شاه دز را. . . در حصار گرفت و لشکرها بر مدار آن بداشتند به یک دو روز آن حصن را قهراً و قسراً بگشادند. ( جهانگشای جوینی ) .
جبرائیل:توانمند، قدرتمند، باتجربه، زور، اجبار، آقا، مرد، آسمانی، باایمان، ارادهٔ قوی، دانا، عاقل، میرزا، باسواد،