جایی برای پیرمردها نیست ( به انگلیسی: No Country for Old Men ) رمانی از نویسندهٔ آمریکایی کورمک مک کارتی در سال ۲۰۰۵ است که در ابتدا این داستان را به شکل فیلمنامه نوشته بود. [ ۱] عنوان کتاب برگرفته از سطر اول شعر «سفر به بیزانس» اثر ویلیام باتلر ییتس است. [ ۲] فیلم جایی برای پیرمردها نیست بر پایه این رمان ساخته شده است.
wiki: جایی برای پیرمردها نیست
جایی برای پیرمردها نیست (فیلم). جایی برای پیرمردها نیست ( به انگلیسی: No Country for Old Men ) فیلمی در گونهٔ جنایی و مهیج، به نویسندگی و کارگردانی جوئل و اتان کوئن محصول سال ۲۰۰۷ ایالات متحده است که فیلمنامه آن بر اساس رمانی به همین نام از نویسندهٔ آمریکایی کورمک مک کارتی نوشته شده است. این فیلم در جوایز اسکار ۲۰۰۷ نامزد دریافت ۸ جایزه و برندهٔ ۴ جایزهٔ اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم نامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد گردید. [ ۱]
فیلم با نماهایی از زمین های بایر غرب تگزاس در سال ۱۹۸۰ آغاز می شود درحالی که صدای روی تصویرِ کلانتر اد تام بل ( با بازی تامی لی جونز ) را می شنویم که نسبت به افزایش خشونت در زمان جدید نسبت به زمانی که پدرش کلانتر بود افسوس می خورد. وقتی لوئلین ماس ( با بازی جاش برولین ) دارد در صحرا دنبال شکار می گردد به طور اتفاقی به تعدادی جسد در میانهٔ صحرا برمی خورد، که از یک معاملهٔ نافرجام مواد مخدر به جا مانده اند. یک مکزیکی مجروح که هنوز جانی در بدن دارد از او آب درخواست می کند. لوئلین در آن ناحیه مقدار زیادی مواد مخدر و کیفی حاوی دو میلیون دلار پول می یابد و کیف را در زیر یدک کشی که خانهٔ او و همسرش محسوب می شود مخفی می کند. آن شب عذاب وجدان مانع خوابیدن لوئلین می شود، بنابراین برای رساندن آب به مکزیکی نیمه جان به صحرا بر می گردد، بی خبر از اینکه تعدادی از معامله کنندگان بی رحم مواد در تاریکی شب در آن محل حضور دارند. آن ها لوئلین ماس را با جیپ تعقیب می کنند و او با پای پیاده به سمت رودخانه می گریزد و در آخرین لحظه از خطر مرگ حتمی توسط سگی درنده نجات می یابد. بعد از رهایی از خطر، لوئلین که همچنان مصمم به نگهداری پول است همسرش کارلا جین را به خانهٔ مادرش می فرستند و خودش به متلی در آن نزدیکی می رود و کیف پول را در مجرای تهویهٔ هوای اتاقش پنهان می کند.
آنتون چیگور ( با بازی خاویر باردم ) آدمکش بی رحم برای پیدا کردن دوبارهٔ پول ها اجیر می شود. در ابتدای فیلم او را دیده ایم که برای فرار از دست پلیس یکی از مأموران نگهبان را به قتل رسانده و سپس برای سرقت یک ماشین، رانندهٔ آن را به وسیلهٔ کپسولی که معمولاً برای کشتن گاوها به کار می رود به قتل رسانده. اکنون او به کمک یک فرستندهٔ رادیویی که در میان کیف پول جاسازی شده در تعقیب پول ها به راه می افتد. شبی که به متل ماس می رسد، چند مکزیکی را که در تعقیب ماس کمین کرده اند با تیراندازی از پا درمی آورد، سپس در جستجوی پول دریچهٔ کانال هوا را با سکه ای باز می کند و درمی یابد که ماس پیش از او با برداشتن پول ها از آنجا گریخته.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففیلم با نماهایی از زمین های بایر غرب تگزاس در سال ۱۹۸۰ آغاز می شود درحالی که صدای روی تصویرِ کلانتر اد تام بل ( با بازی تامی لی جونز ) را می شنویم که نسبت به افزایش خشونت در زمان جدید نسبت به زمانی که پدرش کلانتر بود افسوس می خورد. وقتی لوئلین ماس ( با بازی جاش برولین ) دارد در صحرا دنبال شکار می گردد به طور اتفاقی به تعدادی جسد در میانهٔ صحرا برمی خورد، که از یک معاملهٔ نافرجام مواد مخدر به جا مانده اند. یک مکزیکی مجروح که هنوز جانی در بدن دارد از او آب درخواست می کند. لوئلین در آن ناحیه مقدار زیادی مواد مخدر و کیفی حاوی دو میلیون دلار پول می یابد و کیف را در زیر یدک کشی که خانهٔ او و همسرش محسوب می شود مخفی می کند. آن شب عذاب وجدان مانع خوابیدن لوئلین می شود، بنابراین برای رساندن آب به مکزیکی نیمه جان به صحرا بر می گردد، بی خبر از اینکه تعدادی از معامله کنندگان بی رحم مواد در تاریکی شب در آن محل حضور دارند. آن ها لوئلین ماس را با جیپ تعقیب می کنند و او با پای پیاده به سمت رودخانه می گریزد و در آخرین لحظه از خطر مرگ حتمی توسط سگی درنده نجات می یابد. بعد از رهایی از خطر، لوئلین که همچنان مصمم به نگهداری پول است همسرش کارلا جین را به خانهٔ مادرش می فرستند و خودش به متلی در آن نزدیکی می رود و کیف پول را در مجرای تهویهٔ هوای اتاقش پنهان می کند.
آنتون چیگور ( با بازی خاویر باردم ) آدمکش بی رحم برای پیدا کردن دوبارهٔ پول ها اجیر می شود. در ابتدای فیلم او را دیده ایم که برای فرار از دست پلیس یکی از مأموران نگهبان را به قتل رسانده و سپس برای سرقت یک ماشین، رانندهٔ آن را به وسیلهٔ کپسولی که معمولاً برای کشتن گاوها به کار می رود به قتل رسانده. اکنون او به کمک یک فرستندهٔ رادیویی که در میان کیف پول جاسازی شده در تعقیب پول ها به راه می افتد. شبی که به متل ماس می رسد، چند مکزیکی را که در تعقیب ماس کمین کرده اند با تیراندازی از پا درمی آورد، سپس در جستجوی پول دریچهٔ کانال هوا را با سکه ای باز می کند و درمی یابد که ماس پیش از او با برداشتن پول ها از آنجا گریخته.