دیکشنری
مترجم
بپرس
جایگیری
/jAygiri/
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
جایگیری. ( حامص مرکب ) جایگزینی. عمل آنکه یا آنچه جای گیرد.
فرهنگ فارسی
جایگزینی
فرهنگستان زبان و ادب
{emplacement} [زمین شناسی] نفوذ سنگ آذرین یا تشکیل یک کان توده در سنگ های قدیمی تر
اصطلاحات و ضرب المثل ها
{emplacement} [زمین شناسی] نفوذ سنگ آذرین یا تشکیل یک کان توده در سنگ های قدیمی تر
مترادف ها
translocation
(اسم)
پس زنی، جابجا شدگی، جایگیری
پیشنهاد کاربران
مستقر شدن، استقرار، Settle
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها