جاگرم کردن

لغت نامه دهخدا

جاگرم کردن. [ گ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از قرار گرفتن. ( آنندراج ). اندکی نشستن :
عجب سرد آمد این کاخ دل انگیز
که تا جاگرم کردی گویدت خیز.
نظامی.
|| کنایه از مراقبه رفتن بود. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از قرار گرفتن

پیشنهاد کاربران

جا گرم کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] ماده بعد از جفت شدن و تن خوردن در لانه خود روی کلک خود می خوابد و مشغول جا گرم کردن می شود البته نر نیز به آن در این کار کمک می کند که خود از مراحل اولیه برای تخم گذاری می باشد

بپرس