جاکومو آنتونیو دومنیکو میشل سکوندو ماریا پوچینی ( به ایتالیایی: Giacomo Puccini ) ( ۱۹۲۴–۱۸۵۸ ) آهنگساز ایتالیایی بود. او مهم ترین اپرانویس دوران خود پس از جوزپه وردی است.
پوچینی تحصیلاتش را در کنسرواتوار میلان در شرایط بسیار سختی گذراند و اغلب در رستورانی که نام بامسمای آیدا[ ۱] را داشت غذای نسیه می خورد. موفقیت اولین اپرای پوچینی که پس از پایان تحصیلات نوشت، توجه یکی از ناشران را جلب کرد و سبب شد که به پوچینی آثار دیگری نیز سفارش دهند. چندین اپرای او بسیار مشهور شده بودند. او در مقوله ملودی، رنگ آمیزی ارکستر و ایجاد تأثیر دراتیک استعداد ذاتی داشت. اپرای پوچینی شامل توسکا، بوهم، پروانه و توران دخت که توسط آلفانو کامل شده می باشد. [ ۲]
جاکومو پوچینی در روز ۲۲ دسامبر ۱۸۵۸ در لوکا در توسکانی، ایتالیا زاده شد. خانواده و خویشانش کم و بیش همه در کار موسیقی بودند. اگر چه دایی اش او را در این کار بی استعداد می دانست، اما پوچینی در همان دوران نوجوانی در سن ۱۴ سالگی موفق شد به اُرگ نواز کلیسای محل بدل شود. او در ۳۱ سالگی نخستین اپرایش «ادگار» را به سفارش سرشناس ترین بنگاه انتشارات آثار موسیقی، ریکردی نوشت که گرچه موفق نبود، ولی او را برای همیشه با این بُنگاه همکار و همراه ساخت. پوچینی ۳۵ سال داشت که با اپرای مانون لسکو ناگهان شهرت بین المللی پیدا کرد.
محبوبیت پوچینی در ایران را باید در بهره گیری او از درونمایه های شرقی در اپراهایش جست. در اینجا می توان به دو نمونه اشاره کرد: یکی اپرای «مادام باترفلای» یا «پروانه» که پوچینی آن را از روی متن نویسندهٔ آمریکایی، لوتر لانگ، ساخت. این اپرا در سال ۱۹۰۴ به روی صحنه آمد. موضوع این اثر، عشق بدفرجام دختر ژاپنی چوچوسان یعنی پروانه به یک افسر آمریکایی و رویارویی دو فرهنگ و سنت دور از یکدیگر است. در آن زمان گرامافون به تازگی به بازار آمده بود و پوچینی که جّداً می خواست حالت و روحیهٔ ژاپنی را در اپرایش پدیدآورد، با شنیدن چند صفحهٔ موسیقی ژاپنی توانست این خواست را به خوبی به انجام رساند و به آهنگ اپرا حالتی از موسیقی خاور دور بدهد. این حالت در آخرین اپرای او توران دخت هم آشکارا حس می شود. هرچند این اپرا ناتمام مانده بود، اما توسط فرانکو آلفانو، آهنگساز ایتالیایی، تکمیل شد و بعد از درگذشت پوچینی در سال ۱۹۲۴، برایش ارج و احترام بیشتری به بار آورد. اپرای «توران دخت»، سرگذشت شاهزاده خانمی ترک به همین نام است که یکی از بستگانش را تاتارها کشته اند و او از این رو می خواهد که از همهٔ مردان انتقام بگیرد، اما هنگامی که قرار است نامی را فاش کند تا خَلَف را که دل به او باخته، بکشند، به جای بردن آن نام می گوید: «نام او عشق است» بدین ترتیب اپرا با فریاد شادی مردم و ازدواج شاهزاده و خلف پایان می یابد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپوچینی تحصیلاتش را در کنسرواتوار میلان در شرایط بسیار سختی گذراند و اغلب در رستورانی که نام بامسمای آیدا[ ۱] را داشت غذای نسیه می خورد. موفقیت اولین اپرای پوچینی که پس از پایان تحصیلات نوشت، توجه یکی از ناشران را جلب کرد و سبب شد که به پوچینی آثار دیگری نیز سفارش دهند. چندین اپرای او بسیار مشهور شده بودند. او در مقوله ملودی، رنگ آمیزی ارکستر و ایجاد تأثیر دراتیک استعداد ذاتی داشت. اپرای پوچینی شامل توسکا، بوهم، پروانه و توران دخت که توسط آلفانو کامل شده می باشد. [ ۲]
جاکومو پوچینی در روز ۲۲ دسامبر ۱۸۵۸ در لوکا در توسکانی، ایتالیا زاده شد. خانواده و خویشانش کم و بیش همه در کار موسیقی بودند. اگر چه دایی اش او را در این کار بی استعداد می دانست، اما پوچینی در همان دوران نوجوانی در سن ۱۴ سالگی موفق شد به اُرگ نواز کلیسای محل بدل شود. او در ۳۱ سالگی نخستین اپرایش «ادگار» را به سفارش سرشناس ترین بنگاه انتشارات آثار موسیقی، ریکردی نوشت که گرچه موفق نبود، ولی او را برای همیشه با این بُنگاه همکار و همراه ساخت. پوچینی ۳۵ سال داشت که با اپرای مانون لسکو ناگهان شهرت بین المللی پیدا کرد.
محبوبیت پوچینی در ایران را باید در بهره گیری او از درونمایه های شرقی در اپراهایش جست. در اینجا می توان به دو نمونه اشاره کرد: یکی اپرای «مادام باترفلای» یا «پروانه» که پوچینی آن را از روی متن نویسندهٔ آمریکایی، لوتر لانگ، ساخت. این اپرا در سال ۱۹۰۴ به روی صحنه آمد. موضوع این اثر، عشق بدفرجام دختر ژاپنی چوچوسان یعنی پروانه به یک افسر آمریکایی و رویارویی دو فرهنگ و سنت دور از یکدیگر است. در آن زمان گرامافون به تازگی به بازار آمده بود و پوچینی که جّداً می خواست حالت و روحیهٔ ژاپنی را در اپرایش پدیدآورد، با شنیدن چند صفحهٔ موسیقی ژاپنی توانست این خواست را به خوبی به انجام رساند و به آهنگ اپرا حالتی از موسیقی خاور دور بدهد. این حالت در آخرین اپرای او توران دخت هم آشکارا حس می شود. هرچند این اپرا ناتمام مانده بود، اما توسط فرانکو آلفانو، آهنگساز ایتالیایی، تکمیل شد و بعد از درگذشت پوچینی در سال ۱۹۲۴، برایش ارج و احترام بیشتری به بار آورد. اپرای «توران دخت»، سرگذشت شاهزاده خانمی ترک به همین نام است که یکی از بستگانش را تاتارها کشته اند و او از این رو می خواهد که از همهٔ مردان انتقام بگیرد، اما هنگامی که قرار است نامی را فاش کند تا خَلَف را که دل به او باخته، بکشند، به جای بردن آن نام می گوید: «نام او عشق است» بدین ترتیب اپرا با فریاد شادی مردم و ازدواج شاهزاده و خلف پایان می یابد.
wiki: جاکومو پوچینی